یادمان هست در سالهای ۸۴ و ۸۸ که آقای احمدینژاد نامزد ریاستجمهوری شد در تبلیغات انتخاباتی، همه پیشینیان را دزد و فاسد و ناکارآمد معرفی نمود و چنین وانمود کرد که گویی آسمان سوراخ شده و او به عنوان برکت از عالم بالا به زمین نزول کرده است. دیری نپایید که حامیان او دریافتند چه کلاه گشادی سرشان رفته. از یکطرف صدها میلیارد دلار درآمد ارزی کشور حیف و نابود شد و اقتصاد مملکت به فنا رفت و از سوی دیگر مشخص گردید شعارهای مقدسمآبانه او خالیبندی بوده و ربطی به ارزشهای انقلاب و نظام نداشته است.
دوستان اصولگرا حتی چنین تحلیل میکردند که اگر احمدینژاد بر مدار درست حرکت میکرد، هیچوقت دوباره قدرت به دست جریان رقیب نمیافتاد و حسن روحانی رییسجمهور نمیشد. به همین دلیل نیز تلاش فراوانی صورت گرفت تا در انتخابات ۱۴۰۰ سر و کله یک معجزه دیگر هزاره سوم پیدا نشود و فردی به ریاستجمهوری برسد که مزایای رییس دولتهای نهم و دهم را داشته باشد و نقایص او را نه. آقای ابراهیم رییسی چنین گزینهای بود و به نظر میرسد دستکم در آن مقطع دوستان اصولگرا اشتباه نکرده بودند.
با این تعریف، همافزایی کافی و لازم ایجاد شده بود. خب با این ویژگیها، دیگر هیچ بهانهای برای ناکامی پذیرفته نیست بهخصوص که خالصسازان نیز هرگونه مانع را از سر راه برداشتند. به این ترتیب هیچ مطالبهای از این دولت با این توجیه که دولتهای پیشین فلان و بهمان بودهاند یا مثلا آنها کارها را خراب کردهاند و ساختنش کار زمانبری است، نمیتواند بر زمین بماند، بنابراین اگر گفته میشود که چرا فساد ۳٫۷میلیاردی فقط در واردات یک قلم کالا به وجود آمده دولت سیزدهم نمیتواند آن را به گردن دیگران بیندازد، چون هیچ مانعی برای روند صحیح کارها وجود نداشته. تحریمها کاملا دور زده شده، روابط بینالملل بسیار بهبود یافته و با عضویت در پیمان شانگهای و بریکس، رشد اقتصادی و فروش بالای نفت و گسترش بینظیر صادرات و رشد ۷درصدی، هر موفقیتی کاملا در دسترس است.