ایسنا/قم فیلسوفان و حکما میراث دار فرهنگ و ادب کشور ما هستند و از این رو توجه به تاثیراتی که در زمینه فلسفه و عرفان ایجاد کردند بسیار حائز اهمیت است.
شهابالدین سهروردی یکی از نخبههای فرهنگی و علمی تاثیرگذار در تاریخ ایران محسوب میشود که خدمات بسیاری به حکمت و فلسفه ایرانی اسلامی کرده است.
شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهابالدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید؛ فیلسوف نامدار ایرانی قرن ششم است.
به دلیل تسلط سهروردی بر فلسفه مشرق زمین و بنیانگذاری اصول فلسفه او بر اندیشه ایران قدیم، به او لقب شیخ اشراق دادهاند؛ همچنین به نقل از منابع تاریخی، شهابالدین سهروردی به دلیل اعتقاداتی که داشت در هنگام بحث در یک جلسه مناظره، به او اتهام کفر زدند و او را کشتند، به همین علت لقب شیخ شهید گرفت.
شهر سهرورد منطقهای با پیشینه غنی و تاثیرگذار تاریخی و فرهنگی در استان زنجان و زادگاه شیخ شهاب الدین سهروردی است که از بزرگترین فلاسفه تاریخ ایران محسوب میشود که حکمت خسروانی ایران باستان را زنده کرد.
تالیفات زیادی از سهروردی وجود دارد؛ اما مهم ترین اثر او، کتاب حکمة الاشراق است که دربردارنده آخرین آرای فلسفی او است و هرآنچه را از طریق کشف و شهود دریافته را به زبان فلسفی صورت بندی کرده و در این کتاب به ثبت رسانده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر به گفت و گو با یک محقق فلسفه پرداختیم.
علی چاوشی، محقق فلسفه در گفت و گو با ایسنا عنوان کرد: شهابالدین شهروردی، فیلسوف و موسس دومین حوزه فلسفی در اسلام به نام حکمت اشراق است که پس از ابن سینا از شاخصترین حکیمان و فیلسوفان مسلمان محسوب میشود.
وی افزود: شیخ اشراق پیش از طرح فلسفه خودش به نقد و بررسی حکمت مشاء که فلسفه ابن سینا، فارابی و ارسطو محسوب میشود، پرداخته است؛ البته که احترام بسیاری برای ابن سینا قائل بوده و همیشه به نیکی از او یاد میکرده، زیرا عظمت علمی ابن سینا را درک میکند و گویی که مسیر حکمت اشراق را ابوعلی سینا برای او باز کرده که همین موضوع برای ما به نوعی عبرت آموز است و از این طریق سهروردی ادب نقد را به خوبی به ما میآموزد.
پژوهشگر فلسفه اظهار کرد: از آنجایی که زبان علم در زمان قدیم عربی بوده با این وجود بسیاری از حکما و فیلسوفان همچون شیخ سهروردی در آن دوران در آثار خود از زبان فارسی استفاده میکردند که این یک قدم غیر معمول و نا به هنگام تلقی میشد و میتوان گفت که فارسی نویسی با فردوسی در شعر و ابن سینا در فلسفه آغاز شد و شیخ اشراق این مسیر را در آثار خود بیشتر بروز داد.
وی ادامه داد: شیخ اشراق به حکمت پیش از اسلام یعنی حکمت خسروانی که فلسفه ایرانیان باستان است، توجه کرد که برخی این توجه را ناشی از مخالفت با اسلام یا فرهنگ عربی تلقی کردند و بحث را به سمت تعصبات قومی و نژادی بردند؛ اما لازم به ذکر است که شیخ اشراق در فلسفه خود معتقد است که حقیقت مانند که نور فراگیر است که هم با عقل در فلسفه و هم با دل در عرفان قابل وصول است و برهمین اساس آن حقیقتی که از طریق فلسفه و عرفان به دست میآید همان چیزی است که در وحی و دین دیده میشود و این یعنی آن چیزی که پیش از اسلام بوده با آن چیزی که پس از اسلام آمده یک حقیقت و در امتداد یکدیگرند و در این میان گسست و شکافی وجود ندارد.
چاوشی تصریح کرد: مهمترین اثر شهروردی حکمتالاشراق نام دارد که شمسالدین شهرزوری، قطبالدین شیرازی و ملاصدرا از شارحان بزرگ آن محسوب میشوند.
وی افزود: در فلسفه شیخ اشراق مفهوم نور و ظلمت دو مفهوم بنیادی است، به قدری که او با الهام از قرآن کریم خداوند را نورالانوار مینامد و هر آنچه که در عالم هستی وجود دارد را با همین دو مفهوم نور و ظلمت تعریف میکند و در این راستا هرچه وجودشان عالیتر شود از تاریکیها تهیتر و نور وجود بیشتر میشود تا به مبدا عالم یعنی نورالانوار برسند.
کارشناس فلسفه در پاسخ به این سوال که سهرودی عارف است یا فیلسوف توضیح داد: عدهای شیخ اشراق را عارف و در تراز مولانا، ابن عربی و بایزید بسطامی دانستهاند؛ باید گفت اگرچه که سهروردی به شهود عرفانی هم توجه دارد و حتی علم و حقیقتی که با شهود عرفانی به دست بیاید را عالیتر و بلند مرتبهتر از معرفتی که با عقل استدلالی به دست میآید میداند، اما نکته این است که او فیلسوف است و از دایره آگاهی خارج نمیشود؛ یعنی در جایی هم که از کشف و شهود عرفانی صحبت میکند این کشف و شهود از دل عقل میگذرد، با محک عقل سنجینده میشود، عقلانی بودن آن پیشاپیش نشان داده و پذیرفته شده و به هیچ وجه خارج از آگاهی نیست.
وی ادامه داد: سهروردی رسالهای در باب حقیقت عشق دارد و در آن عشق به همراه حسن و حزن را فرزندان عقل میداند؛ همچنین به منطق توجه ویژهای دارد و هرکتابی را که آغاز میکند دو یا سه فصل درخصوص منطق مینویسد و ذهن منطقی قوی دارد و به طوری که انتقادات جدی به فلسفه و منطق ابو علی سینا وارد میکند و فلسفه خودش را در منطق هم وارد میکند که همین موضوع نشان میدهد که فلسفه از منطق جدا نیست.
چاوشی خاطرنشان کرد: شیخ اشراق امروزه میتواند برای ما محل ارجاع باشد که بتوانیم وحدت میان ایران و اسلام را ببینیم و فرهنگ بسیط ایرانی اسلامی را بیشتر درک کنیم زیرا این دو مفهوم درهم آمیخته است و قابل جدا کردن نیست؛ در همین راستا پرداختن به فلسفه سهروردی به ما کمک میکند تا فهم عقلانی و بهتری از گذشته خود پیدا کنیم.
انتهای پیام