علی داوودی با اشاره به محفلی شدن شعر در رقابت با سایر رسانهها، میگوید: هر عاملی که شعر را از حالت ضعفش بیرون بیاورد و باعث شنیده شدن آن شود، امر مبارکی است.
این شاعر در گفتوگو با ایسنا درباره ظرفیتهای سرود در تبیین ارزشهای فرهنگی، اظهار کرد: یک بحث، خود شعر به عنوان رسانه است؛ با توجه به رقابت سنگینی که در این سالها بین شعر و رسانههای دیگر که ظرفیت چندگانه دارند وجود داشت، شعر در ضعیفترین حالت قرار گرفته و خیلی محفلیتر شده است. هر عاملی که بتواند شعر را از این حالت خود بیرون بیاورد و شعر شنیده شود، امر مبارکی است، از جمله این عوامل، بحث موسیقی است.
او سپس گفت: افزودن هر عامل دیگری به شعر در واقع فروکاست شعر محض است و باید عواملی را از جهت همانگی با آن اثر در نظر گرفت. کما اینکه برای انتخاب شعر مناسب برای خوشنویسی هم صرفا کلام ملاک نیست و باید زیباییهای بصری وجود داشته باشد.
داوودی خاطرنشان کرد: همه متونی که در میان اقوام بشری ممتاز هستند و جایگاهی دارند، در آمیزش موسیقی هستند. حتی موسیقی در شعر هم خود یکی از ارکان اصلی شعر است ولو شعر نو که با موسیقی ارتباط چندانی ندارد.
شاعر «نام تو چیست»، «چاپ بیروت» و «گاهی حواست نیست» ادامه داد: در سرود علاوه بر موسیقی، محور پیام هم مورد توجه است. یعنی در ادبیات، اندیشه لحاظ میشود. موضوع دیگر در سرود جامعه مخاطب است که دنیال ابلاغ پیام به آنها هستیم. یعنی در سرود با تودهها و گسترده جمعیتی سروکار دارید که بنا است نه تنها پیامهای ابلاغی را دریافت کنند بلکه زمزمه هم بکنند. همانطور که میدانید برای موسیقی در کشورمان محدودیت وجود داشته و دارد، کسی منکر این ماجرا نیست و به خاطر شرایط خاص کشورمان این محدودیت بوده است اما یکی از جاهایی این امکان یعنی استفاده از موسیقی وجود داشته، بخش سرود بوده است.
او تأکید کرد: جایگاه و اعتباری که سرود دارد، تبدیل یک اثر هنری و زبانی به کارکرد جمعی و زمزمه گروهی است.
علی داوودی درباه اینکه چقدر از ظرفیت سرود دانشآموزی در مدارس استفاده کردهایم، اظهار کرد: ما خیلی کم استفاده کردهایم؛ البته بحث کمیت مطرح نیست اما آثار کیفی میتواند الگوی خوبی باشد. زمانی که از مدرسه صحبت میکنیم، مدرسه نماد چند چیز است و تأثیرات مختلفی دارد؛ یکی بحث آموزش و دیگری کارکرد و یادآوریهای نوستالژیک است مثلا «من یار مهربانم، دانا و خوش بیانم» جدا از مسئله ضعف و قدرتش در خاطرهها مانده و بخشی از هویت ذهنی ماست. یا سرود «فرزندان ایران» که در خاطره ما مانده و زمزمه شده است چه بسا خود کودک درکی از آن نداشته و فقط به خاطر آهنگین بودن و ملودی در ذهنها مانده باشد. یا «سلام فرمانده»، بچهها متوجه محتوای آن نیستند، کودکی که دست چپ و راست خود را نمیشناسد و نمیداند با کدام دست احترام میگذارند، معلوم است که آن محتوا و اندیشه را درک نکرده است اما این سرود قابلیت زمزمه و امکان تکرار کردن را دارد.
انتهای پیام