«در ماجرای آن مصاحبه جنجالی، من از بچههای رادیو که زیرمجموعه صداوسیما بودند دفاع کردم و امام هم به من اعتماد و آنها را عفو کردند و قوه قضاییه هم همراهی کرد.»
به گزارش ایسنا، خبرآنلاین نوشت: «سال ۶۷ پخش رادیویی سخنان دختر خانمی که گفت: «الگوی ما زنان، اوشین است.» بحث برانگیز و جنجالی شد. محمد هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت سازمان صداوسیما، درباره نظر و واکنش امام خمینی (ره) به پخش این سخنان گفت: «رادیو، برنامهای به مناسبت تولد حضرت زهرا (س) داشت که بخشی از آن «پخش زنده» بود و بخشی هم از قبل تهیه شده بود. آن زمان سریال «اوشین» پخش میشد. اوشین، خانمی بسیار فداکار و ایثارگر بود و تواناییهای خاصی داشت. البته ما این سریال را تغییراتی هم داده بودیم و به هر حال سریال خیلی سریال خوبی شده بود و طرفداران زیادی داشت.
در بخش «پخش زنده» برنامه رادیویی، گزارشگر از یک دخترخانم جوانی سوال کرده بود که الگوی شما کیست؟ آیا حضرت زهرا الگوی شماست؟ آن دختر خانم هم پاسخ داد که الگوی ما اوشین است و توضیح داد که «حضرت زهرا (س) خیلی خوب هستند و ما نمیتوانیم مثل ایشان باشیم ولی میتوانیم مثل اوشین باشیم.»
نوار این گفتوگو را خدمت امام بردند و ایشان هم نامهای به قوه قضاییه نوشتند که بررسی کنید و اگر قصد توهینی به حضرت زهرا (س) تشخیص دادید، مجازات سنگین حداکثری برای متهمان صادر کنید. آن زمان، دادستان آقای میرعماد بودند و ایشان پنج الی شش نفر از همکاران رادیو را احضار و بازجویی و نهایتا، گزارشی تهیه و عصر همان روز احکام اینها را صادر کردند که انفصال خدمت و برای بعضیها حبس را شامل میشد.
من آن موقع رئیس صداوسیما و عضو هیات دولت بودم. آن روز هم اتفاقا جلسه هیات دولت بود. ساعت پنج یا شش عصر بود که آقای میرعماد به من زنگ زدند و ضمن اعلام حکمهای متهمان گفتند که میخواهیم امشب حکمها را درباره آنان اجرا کنیم. من به رئیس زندان غرب زنگ زدم و گفتم: «صبر کنید تا من پیگیری و موضوع را تعیین تکلیف کنم!» بعد به جماران خدمت امام رفتم و گفتم: «اگر کسی قرار است مجازات شود من هستم. اگر همکاران من با این احکام مجازات شوند، دیگر در صداوسیما سنگ روی سنگ بند نمیشود و اداره سازمان کاملا از کنترل خارج میشود. شما آنها را عفو کنید و من را مجازات کنید! امام فرمودند: «برای من بنویسید تا من اصلاح کنم و من نامهای را که از قبل نوشته بودم، خدمت ایشان دادم و ایشان آن نامه را خواندند و دستور عفو دادند و آن پنج یا شش نفر مورد عفو قرار گرفتند.
من هم چند چلوکباب و پتوی نو خریدم و به دفتر زندان غرب رفتم و با این بچهها نشستم و شام خوردم و به آنها گفتم: «شما عفو شدهاید و فردا که کارهایتان انجام شود، از اینجا بیرون میآیید.» فردای آن روز خودم به آنجا رفتم و آنها را از دفتر رئیس زندان بیرون آوردم و اینها سر کارشان برگشتند.
در این ماجرا من از بچههای رادیو که زیرمجموعه صداوسیما بودند دفاع کردم و امام هم به من اعتماد و آنها را عفو کردند و قوه قضاییه هم همراهی کرد.»
انتهای پیام