بخش صنعت در اصل خود مبادی است که می شود با طی کردن یک سری مراحل محصولات متنوعی تولید و وارد بازار کرد و باید به این امر اشاره کرد که میلیارد ها انسان را از هر لحاظی که بشود گفت بی نیاز می سازد و همانطور که می دانید شرکت های صنعتی که تاسیس می شوند بیشتر در شهرک های صنعتی و حاشیه بزرگراه ها قرار می گیرند و مستعد توسعه زیاد و کارآفرینی ، اشتغال زایی و در آمد زایی هستند مانند جاده مخصوص کرج و به این خاطر اجاره سوله در جاده مخصوص و همچنین خرید سوله در جاده مخصوص حائز اهمیت است.
روند صنعتی شدن نقش بسیار بالایی در فرآیند توسعه کشور که باعث افزایش تولید، ایجاد فرصت های شغلی بیشتر رفع نیاز های اساسی و پیوند خوردن بخش اقتصادی با دیگر بخش ها خواهد شد.در نتیجه توسعه صنعت یعنی تشویق و حمایت شرکت ها واحد های صنعتی برای تولید بیشتر و استقرار آن ها در حومه های شهری و اشتغال زایی است.
به طور معمول شهرک های صنعتی در حومه و حاشیه شهرها و بزرگراه ها به نیت توسعه صنعتی ساخته و تاسیس می شوند که بعضی ازدلایل آن ها اشاره می کنیم :
- تمرکز مراکز صنعتی در یک ناحیه جغرافیایی برای کاهش هزینه های مربوط به زیرساخت
- جذب کسب و کارهای جدید از طریق ایجاد زیرساخت یکپارچه در یک مکان جغرافیایی
- کاهش تاثیرات محیط زیستی ضایعات صنعتی
- برخی از شهرک های صنعتی محرک های مالی مانند تخفیف یا معافیت مالیات را به واحدهای صنعتی مستقر در این شهرک ها اختصاص می دهند.
تاریخچه تاسیس شهرک های صنعتی
رشد سریع جمعیت و گسترش یافتن شهر نشینی کمبود نیرو به ویژه در کشاورزی، فشار آوردن جمعیت بر منابع طبیعی باعث شد که برخی از کشورها برای پیشبرد اهداف صنعتی خود برنامه هایی را در نظر بگیرند.
کشور های زیادی این برنامه ها را اجرا کردند و یا به دنبال اجرا کردن آن هستند، در این باره تأکید بر صنایع کوچک، شهرک های صنعتی و تمرکز زدایی از فعالیت های صنعتی را آزمودند و بعضی از کشورها هم با استفاده از قوانین بازدارنده و تشویقی در این زمینه قدم برداشتند، چرا که تاسیس و گسترش شهرک های صنعتی می تواند از طریق ایجاد تنوع ، افزایش اشتغال و درآمد، افزایش ارزش افزوده فعالیت های کشاورزی و گسترش فرهنگ صنعتی، نقش مؤثری در متعادل کردن شهر و روستا و توسعه داشته باشد.
شهرک صنعتی در ایران
اوایل که در ایران صحبت از تاسیس واحدهای صنعتی در یک منطقه جغرافیایی به وسط آمد میانه های دهه ۳۰شمسی بود. در آن زمان پس از فقدان موفقیت اولین برنامه هفت ساله عمرانی در اجرایی کردن اهداف خود و نیز افزایش زیاد درآمدهای نفتی در مقابل با دهه پیشین، توجه به صنایع و سرمایهگذاری در آن مورد توجه قرار گرفت.
این توجه ویژگی خود را در سرمایه گذاری برنامه عمرانی هفت ساله دوم در بخش صنایع و معادن نشان می دهد، به طوری که این رقم از ۱/۲ میلیارد ریال در برنامه اول به ۱۰/۶ میلیارد ریال در برنامه دوم ارتقاء پیدا کرد. در سال ۱۳۳۳ با تقلید از شهرک های صنعتی انگلستان، شهر کرج به عنوان اولین ناحیه صنعتی ایران انتخاب و مبلغی معادل ۴۰ میلیون تومان برای تاسیس آن کنار گذاشته شد. بر این اساس مقرر گردید وزارت صنایع با در اختیار گذاشتن زمین و ارائه خدمات آب و برق زمینه را برای ورود صنایع به کرج آماده کند.
به خاطر داشته باشیم که کرج در اواسط دهه ۳۰ صرفا شهری کوچک با جمعیت حدود ۱۵هزار نفر بود. به این خاطر هدف از ساخت شهرک های صنعتی به طور عام و شهرک صنعتی کرج به طور خاص توزیع جمعیت در سطح ملی و منطقه ای، توسعه مناطق محروم، غیر متمرکز سازی از شهرها و افزایش نرخ تولید عنوان شد.
ساخت شهرک صنعتی در کرج در ظاهر دستاوردی به دست نیاورد طوری که جز یک کارخانه کبریتسازی دیگر صاحبان صنایع اشتیاقی به سرمایهگذاری در آن شهرک نکردند. اطلاعاتی که از سرمایه گذاری برای تاسیس شهرک صنعتی در کرج موجود است نشان می دهد تمام افرادی که به بهانه انتقال یا برپا کردن صنایع خود در این شهر از دولت وام و تسهیلات گرفته بودند، عملا بدون به کار انداختن فعالیتی صنعتی شروع به تکه تکه کردن زمین و فروش آن کردند. این گزارش نتیجه می گیرد در این دهه بورس بازی زمین کاری سودآورتر از به جریان انداختن فعالیتی صنعتی بود.
با این اوضاع ایده تاسیس نواحی صنعتی همچنان دوام یافت و در قالب برنامه سوم توسعه به طور جدی تری پیگیری شد. در این برنامه طرح ایجاد سه منطقه صنعتی به تصویب رسید. به این خاطر کارشناسان سازمان ملل در سال ۱۳۴۱ برای احتمال سنجی ساخت نواحی صنعتی وارد ایران شدند تا افزون بر مشاوره فنی، در تاسیس این شهرکها همکاری کنند.
مطلب قابل توجه آن که در این گزارش ها لیستی از مناطق مناسب برای ساخت شهرک صنعتی تهیه گردید که از آن میان تهران به علت «سیاست تمرکززدایی» از میان گزینه ها به کناری نهاده شد. پس مشخص می شود ایده محافظت از تهران در مقابل هجوم جمعیت تا دهه ۳۰شمسی به اصول اساسی در برنامه ریزی شهری و منطقهای تبدیل شده بود. بنابراین ساخت و تاسیس شهرک های صنعتی در اطراف آن نیز باید بر پایه همین سیاست گذاری انجام شود.
بر همین پایه در سال ۱۳۴۳ هیئت وزیران رای به تاسیس سازمان نواحی صنعتی داد. علاوه بر وزارت خانه های اقتصاد، کار و سازمان برنامه، بانک «اعتبارات صنعتی» نیز برای کمک به تامین هزینه های این شهرک های صنعتی به میان آمد. سازمان نواحی صنعتی در طول دهه ۴۰شمسی پس از تهیه گزارشات اولیه، ساخت ۴شهرک صنعتی را در قزوین، کرمانشاه، رشت و ساوه به تصویب رساند.
انتخاب دو شهر قزوین و ساوه بار دیگر گویای غلبه نگاه تمرکززدایی از تهران است. بنا به گفته وزارت صنایع، تاسیس شهرک صنعتی البرز در سال ۱۳۴۷ در قزوین «به منظور اجرای سیاست های عدم تمرکز کارگاه های صنعتی در تهران و ایجاد مناطق صنعتی جدید در خارج از محدوده تهران بزرگ» انجام یافت. در همین راستا سال ۱۳۵۲ شهرک صنعتی کوروش (کاوه امروزی) برای «جلوگیری از مهاجرت به تهران و استفاده از زمین های که فقدان کشاورزی موجود در جاده تهران-ساوه » تاسیس شد. مطلب قابل توجه آن که در گزارش وزارت صنایع معلوم می شود تا سال ۱۳۶۴ تعداد ۲۴۰ واحد صنعتی در این شهرک زمین گرفته اند.
اما با این که برنامه اولیه بنابر آماده کردن امکان اسکان کارگران مهاجر درون شهرک، با عملی نشدن قولها کارگران در روستاهای اطراف شهرک صنعتی مقیم شدند. کافی است برای پی بردن به نتایج این وضعیت به تفاوت جمعیت روز و شب این شهرک در سال ۱۳۶۴ اشاره کنیم، جاییکه از جمعیت ۱۵ هزارنفره شهرک در روز تنها ۲ هزار نفر شب را در آنجا می گذراندند. به عبارتی ۱۳ هزار مهاجر شاغل در این شهرک احتمالا شب را در سکونتگاهی حوالی جاده تهران-ساوه می گذراندند.
جدا از این که تا چه حد ایده شهرک های صنعتی موفق بود و اهدافش به حقیقت پیوست آن چه که در این جا اهمیت دارد نسبت این برنامه با فرآیند شهری شدن است. می خواهیم بازگردیم به منطق اولیه تاسیس شهرک های صنعتی در دهه ۱۳۳۰ شمسی نخستین ریشه این منطق را باید در وقفه ای که در دهه های ۲۰ و ۳۰ شمسی در روند صنعتی شدن کشور ایجاد شده بود، ردیابی کرد.
این وقفه خود را در میزان اعتبارات اختصاصیافته به بخش صنایع و معادن در برنامه های هفت ساله اول و دوم عمرانی به خوبی آشکار می کند، جایی که این بخش در هر دو دوره تنها حدود ۱۵درصد کل اعتبارات را بهخود اختصاص می داد.. با افزایش درآمدهای نفتی آرمان صنعتی شدن، که خود را در ساخت کارخانه ذوبآهن نمایان می کرد، دوباره به صحنه بازگشت و بهدرون طرحها و اعتبارات دولتی خزید.
این مطالب نشان دهد که چطور روند صنعتی شدن که در دوره پهلوی قرار گرفته بود، در دهه ۳۰شمسی نقطه عزیمتی برای تغییر مقیاس شهری شد. شهرک های صنعتی در پیوند خوردن با قوانین شهری به مرکززدایی از امر شهری و با تمرکزگرایی آن در مقیاسی مادرشهری منتهی شد. از آن پس این منطقه مادرشهری تهران بود که باید بهعنوان واحد تحلیل مناسبات شهری مورد توجه قرار میگرفت.
اما مدیران، طراحان و برنامهریزان شهری تا اواسط دهه ۷۰ (و حتی بعد از آن) عنایتی بر این تغییر مقیاس نداشتند. سیاست گذاری ها و برنامه های شهری همچنان بر مدار مقیاس شهری میگشت. نتیجه آن که بین سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ جمعیت روستاهای اطراف تهران با رشدی ۲۴ درصدی از ۶۴ هزار نفر به حدود ۴۰۰هزار نفر افزون گشت. شاید بارزترین نمونه این رشد جمعیت اسلامشهر باشد که از روستایی با جمعیت ۱۰۰۰ نفر در سال ۱۳۴۵ به شهری با جمعیت ۲۰۰هزار نفر در سال ۱۳۶۵ تبدیل شد.