در ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله بم چه اتفاقی رخ داد؟ واقعیت چیست؟

ماهرخ عباسپور: «به دلیل زیست، پژوهش‌ها، افکار و دغدغه‌هایم بیشتر سینمای سیاسی و تاریخ معاصر را پیگیری می‌کنم و به این ژانر علاقه دارم. طبیعی‌ست حتی اگر یک مساله اجتماعی را پیگیری کنم، رگه‌های سیاسی آن را هم دنبال می‌کنم.» اینها بخشی از صحبت‌های امیرعباس ربیعی فیلمساز در نشست فیلم «ضد» در یکی از خبرگزاری‌های رسمی‌ست؛ همین یک جمله کافی است تا بدانیم این فیلمساز جوان در سومین اثر سینمایی خود یعنی «احمد» قرارست لبه تیغ حرکت کند و در کنار پرداختن به نخستین ساعات وقوع زلزله بم از رشادت‌های مردمی بگوید که بعضا دست خالی پا به میدان گذاشت، قهرمانانه ایستاد و مسئولیت دیگران را به دوش کشید تا از رنج مردم بکاهد.

ساخت فیلم سینمایی «احمد» بهانه‌ای شد تا به کارنامه این فیلمساز که از ۱۰ سال پیش در حوزه فیلم کوتاه و فیلم سینمایی ورود کرده و همواره به جای توجه صرف به فروش فیلم در گیشه به سراغ دغدغه‌های شخصی خود رفته و آثاری را تولید کرده است، بپردازیم که در ادامه می‌خوانید.

۳ تجربه در زمینه فیلم کوتاه و ساخت یک اثر نیمه‌بلند در ۱۰ سال

امیرعباس ربیعی اوایل دهه ۹۰ فیلم کوتاه «ملاقات» را با موضوع حقایق تلخ جنگ اشغال عراق توسط آمریکا ساخت که به عنوان بهترین فیلم کوتاه جشنواره مقاومت شناخته شد.

«ولد» عنوان دومین اثر کوتاه این فیلمساز است که روایت از سرنوشت یک میهمان تازه در بیمارستان کوچکی در شهر غزه دارد که زیر بمباران هر بار قسمتی از آن خراب می‌شود.

این اثر که قصه‌ای کوتاه از یک جدال مادرانه با بمب‌های کودک‌کش است، برگزیده بهترین فیلم کوتاه اجتماعی جشنواره فیلم تراسه سینماتوگرافیک ایتالیا شده و جایزه ویژه هیات داوران را در بخش فیلم زنان نخستین جشنواره بین‌المللی «اوپن فیلم» بنگلادش دریافت کرده است.

ربیعی درباره این اثر خود می‌گوید: «مسیری که برای من به تجربه دلنشین و دوست داشتنی «لباس شخصی» منجر شده است و به لطف خدا در سینما ادامه پیدا می‌کند با «ولد» جدی شد.»

سومین تجربه امیرعباس ربیعی با عنوان «ماه در خانه» سال ۹۴ ساخته شد و در بازار فیلم کن حضور داشت. این اثر اجتماعی درباره رابطه یک مادر و فرزند و اساسا سوژه‌ آن مدافعان حرم است.

«بعد از ظهر» عنوان اولین اثر بلند امیرعباس ربیعی پس از تجربه سه فیلم کوتاه است که موضوع آن مربوط به اغتشاشات سال ۸۸ است. این فیلم درباره یک حوزه علمیه خواهران است که تعدادی از طلبه‌های آن، یکی از دختران حاضر در اغتشاشات را داخل حوزه می‌آورند و بعد از آن، مسایل و اتفاقاتی ایجاد می‌شود.

سرنوشت نامعلوم اولین ساخته بلند فیلمساز

ژانر جاسوسی-معمایی یکی از ژانرهای محبوب سینماست؛ ژانری که هم در دل آن می‌توان حرف‌های زیادی را مطرح کرد و هم به دلیل ماهیت معماگونه‌اش قابلیت گره افکنی دارد که همین امر آنها را به آثاری جذاب برای مخاطبان سینما می‌سازد.

اولین فیلمِ بلندِ امیرعباس ربیعی با عنوان «لباس شخصی» سوژه‌ای متفاوت دارد که کم‌تر کسی سراغ آن رفته است. این اثر ماجراهای حزبِ توده در سال‌های ۶۱ و ۶۲ را نشان می‌دهد و قصه را از نگاهِ جوانی کنجکاو و ضدِ چپ آغاز می‌کند که در سازمان اطلاعات سپاه مسئول میزِ توده می‌شود و شکی عمیق دارد به فعالیت‌های ظاهرا بی‌مشکلِ حزب. این فیلم سینمایی که در بخش نگاه نو جشنواره فجر ۳۸ حضور داشت، فیلمی سیاسی از کارگردانی‌ست که در فیلم‌های کوتاهش نشان داده پیگیر سیاست است.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست حبیب‌الله والی‌نژاد که با تهیه‌کنندگی «ایستاده در غبار» محمدحسین مهدویان را به سینمای ایران معرفی کرد، بار دیگر یک کارگردان جوان و تازه‌کار را برای ساخت فیلم انتخاب کرد با نام امیرعباس ربیعی و حالا در دومین همکاری خود «احمد» را جلوی دوربین برده‌اند.

این فیلمساز جوان برخلاف کارگردانان دیگر که در اولین تجربه فیلم بلند خود به سراغ بازیگران چهره می‌روند تا حداقل شانسی در گیشه داشتند، به سراغ هنرمندان کمتر شناخته شده و بعضا تئاتری رفته که به نوعی با ریسک بسیار همراه بوده است که از آن جمله می‌توان به مهدی نصرتی و توماج دانش بهزادی اشاره کرد که شاید در صورت اکران عمومی و عدم توقیف می‌توانست برای هنرمندان نقش اولش موفقیت‌هایی بدست آورد.

اینکه فیلمساز در اولین ساخته خود با توقیف مواجه شود، اتفاق خوبی نیست و بعضا ممکن است فیلمساز را از هدف خود دور کند و یا به اصطلاح سینما را ببوسد و کنار بگذارد اما خوشبختانه برای ربیعی این اتفاق نیفتاده است. وی در آخرین اظهار نظر خود درباره اکران نشدن فیلم «لباس شخصی» در برنامه تلویزیونی «نقد سینما» گفت: «من تنها امیدم دیدن فیلم توسط شخص رهبری است. مشکل من برای اکران این اثر فرایند قانونی نیست، بلکه اعمال سلیقه افرادی است که قدرتی فراتر از قانون دارند.»

«ضد»؛ از جنون عشق تا فریب سیاست

کم نبودند فیلمسازانی که دومین ساخته بلند سینمایی‌شان به عنوان اولین اثرشان روی پرده رفت، از آن جمله می‌توان به حسین دارابی اشاره کرد که پیش از اکران «مصلحت» به عنوان اولین اثر سینمایی‌اش، نمایش عمومی دومین ساخته بلندش یعنی «هِناس» را تجربه کرد. امیرعباس ربیعی هم جزو همین دسته از فیلمسازان است که با دومین اثرش یعنی «ضد» در جشنواره فجر ۴۰ شرکت کرد و سرانجام پس از دو سال رنگ اکران عمومی را به فیلمش دید.

یکی از نکات قابل توجه این اثر این است که برخی عوامل و بازیگران فیلم پس از سالها حضور در آثار سینمایی، نامزد سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر ۴۰ شدند که شاید اصلی‌ترین آن برای لیندا کیانی و نادر سلیمانی بود که به ترتیب نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن و برنده سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل مرد شدند. در این میان سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه به محمدرضا شجاعی رسید و همچنین این فیلم در بخش‌های دیگری از جمله بهترین بازیگر نقش اول مرد، جلوه‌های ویژه میدانی، چهره‌پردازی و صداگذاری نیز نامزد سیمرغ بلورین شد.

ربیعی در دومین همکاری خود با مهدی نصرتی پس از «لباس شخصی» مجددا نقش اول فیلم خود را به این بازیگر سپرد و همچنین از نادر سلیمانی برای ایفای نقش متفاوت دعوت به همکاری کرد که سیمرغ را برایش به ارمغان آورد. از دیگر تفاوت‌های این اثر با فیلم «لباس شخصی» حضور بازیگران شناخته شده در فیلم و ساخت اثری به قلم حسین تراب‌نژاد بود. اتفاقی که عده‌ای معتقدند فیلمنامه اثر با اشکالاتی مواجه است و بعدا ربیعی در گفتگویی اختصاصی با یکی از رسانه‌ها اظهار کرد: «دیگر اثری که نویسنده آن خودم نباشم، کار نخواهم کرد.»

ذکر این نکته خالی از لطف نیست ساخت فیلم‌های سیاسی/ جاسوسی با موضوع روایات گمشده و حوادث سربه مهر تاریخ معاصر و به ویژه بعد از انقلاب، در سال‌های اخیر اتفاق خوبی است چراکه یکی از اصلی‌ترین دلایل فضای دوقطبی این روزها، بی‌تفاوتی‌شان مردم نسبت به تاریخ معاصر است که باعث می‌شود هرچیزی را به‌راحتی باور کنند.

«احمد» شگفتی‌ساز می‌شود؟

و اما سومین اثر بلند ربیعی دست روی سوژه‌ای از تاریخ معاصر و نزدیک گذاشته است؛ «زلزله بم» که پیش از این تنها ۲ اثر «بیدارشو آرزو» ساخته کیانوش عیاری و «مینای شهر خاموش» به کارگردانی امیرشهاب رضویان پرداختند. اما «احمد» اولین فیلمی‌ست که مستقیما به سراغ ۱۸ ساعت ابتدایی زلزله مهیب و دهشناک بم رفته است و قصه عمل قهرمانانه شهید احمد کاظمی در این حادثه دلخراش را روایت می‌کند.

با معرفی بازیگر این اثر یعنی تینو صالحی و توماج دانش بهزادی می‌توان دریافت که این فیلمساز جوان همچون اثر اول خود به سراغ بازیگران شناخته شده در عرصه تئاتر رفته است و این فرصت خوبی برای این ۲ بازیگر محسوب می‌شود که علاوه بر محک زدن خود در نقش اصلی و مکمل شانسی برای کسب سیمرغ داشته باشند.

جالب است بدانید که ربیعی در اغلب آثار خود از جمله فیلم کوتاه و نیمه بلند و سه اثر سینمایی‌اش تنها با هاشم مرادی به عنوان فیلمبردار همکاری داشته است که این علاوه بر نقطه قوت کار به لحاظ نزدیک بودن تفکرات ممکن است معایبی هم به همراه داشته باشد، از جمله تکرار مشاهده یک نوع قاب‌بندی در هر سه فیلم. باید منتظر ماند و دید هاشم مرادی در این اثر که شباهتی به «ضد» و «لباس شخصی» ندارد و بعضا به لحاظ قصه کاری سخت‌تر است، چه قاب‌های ماندگاری برایمان خلق کرده است.

مرتضی کهزادی طراح گریم و مسعود سخاوت‌دوست آهنگساز فیلم سینمایی «ضد» در دومین همکاری خود با کارگردان اثر در فیلم سینمایی «احمد» نیز حضور دارد و این مساله نشان از علاقه کارگردان به همکاری با هنرمندانی‌ست که پیش از این با آن‌ها کار کرده است. البته این قاعده برای بازیگران اثر صدق نمی‌کند.

ناگفته نماند جلوه‌های ویژه بصری «احمد» نیز برعهده محمد برادران است؛ برنده سیمرغ بلورین جشنواره فجر ۴۰ و نامزد سیمرغ در ادوار مختلف جشنواره. این اثر جزو پروژه‌های سنگین این طراح جلوه‌های ویژه محسوب می‌شود چراکه نمایش وسعت زلزله عظیم بم کار راحتی نیست.

هنوز اطلاعات دقیقی از پروژه بیرون نیامده است و باید منتظر ماند و دید چه اتفاقی در انتظار فیلم است اما اولین‌هایی که در قصه وجود دارد، شانس پیروزی‌اش را در کسب سیمرغ بیشتر می‌کند.

۲۴۵۲۴۵

فیلتر سرامیکی

حتما ببینید

تعلیق پروازها بین روسیه و ترکمنستان

۰۸ / ۱۰ / ۱۴۰۳ – ۱۴:۵۵:۳۰ خطوط هوایی ترکمنستان پروازهای خود به مسکو را …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *