داور یوسفی یکی از هنرمندان نقاشی است که به تازگی آثاری از او در نمایشگاهی گروهی به نمایش گذاشته شده است. این هنرمند که رویکردی باستانگرایانه و در عین حال مدرن در خلق اثر هنری دارد، دوگانهای از جنس ایران باستان و مصر باستان را در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
باستانگرایی؛ رویکردی که از گذشته تاکنون در ادبیات و هنر جای داشته و امروز نیز این رویکرد، با اضافه شدن چاشنی مدرنیته در آثار برخی هنرمندان تجسمی، در حوزه نقاشی نقش پررنگی پیدا کرده است.
داور یوسفی یکی از همان دسته هنرمندانی محسوب میشود که آثار او هم یادی از گذشتههای باستانی را زنده میکنند و هم نیم نگاهی به دنیای مدرن امروز داشته است؛ اما این دو رویکرد چگونه با هم ترکیب شده و نگاه دوگانهای از مصر باستان و ایران باستان را در ذهن مخاطب ایجاد کرده است؟
این هنرمند درباره این مسأله به خبرنگار ایسنا میگوید: «برخی میگویند با دیدن فیگورهای کارهایم به یاد مصر باستان میافتند، ولی تأکید من بر روی ایران باستان است. در کارهای من تأکید بر روی فضای اساطیری و باستانی است.»
او ادامه میدهد: «خیلی چیزها را میتوان در کارها مطرح کرد، اما در عین حال نیز میتوانند به صورت تأکید نباشند. یعنی در عین حال که شما بیننده را به گذشته ارجاع میدهید، اما یک نقاش معاصر هستید و کار شما باید دارای مولفههایی باشد که معاصر محسوب شود.»
یوسفی با اشاره به این نکته که خیلی از هنرمندان از گذشته تأثیر میگیرند و در گذشته باقی میمانند، اظهار میکند: «شما میتوانید از گذشته تأثیر بگیرید و در گذشته بمانید. خیلی از هنرمندان از گذشته تأثیر میگیرند و در گذشته نیز میمانند و خیلی برخورد معاصری ندارند. برای مثال خیلی از نگارگرانی که نگارگری کار میکنند، آن چیزی که انعکاس میدهند، همان فضای دوره مثلا صفویان است. درواقع ذهن بیننده را به یک دوره تاریخی ارجاع میدهند.»
این هنرمند نقاش در پاسخ به این پرسش که چه ویژگی چاشنی مدرن بودن و در عین باستانگرایی را به آثار او بخشیده؟ میگوید: «اینکه شما بتوانید به نحوی برخورد کنید که همه چیز برای بیننده رو نشود، یعنی مخاطب را به تعامل وا دارید که بتواند ارتباطهای خودش را با اثر بگیرد و دریافتهای ذهنی خودش را داشته باشد و اینکه برخورد شما با عناصر بصری و مولفه نقاشی و امکانهای بصری که خود نقاشی پیش رو میگذارد، امکانی هستند که شما میتوانید به نحوی برخورد کنید که کار معاصر محسوب شود.»
او درباره اینکه این سبک چقدر میتواند برای مخاطبان هنرهای تجسمی جذاب باشد؟ اظهار میکند: «اتفاقا من بازخوردی که از مخاطبان در قبال این سبک طی سالها دریافت کردم، خوب بوده همین که شما با یکسری عناصر میتوانید یک روایت یا سوال در ذهن بیننده ایجاد کنید و یا بیننده را به نحوی به یاد فراروایتهای تاریخی بیندازید، به نظر من خیلی موثر بوده است. اکثرا عناصر کار برای مخاطبان آشناست حالا ممکن است زمانی در یک فرش یا دیوارنگاره این عناصر را دیده باشند. مسأله همین جاست که من کاری می کنم که یکباره همه چیز برای بیننده رو نشود و مثلا به حالت اکتشافی با خودش بگوید، این فرش است!»
یوسفی ادامه میدهد: «باید شما کاری کنید که بیننده تعامل خودش را با کار داشته باشد ولی در عین حال کار هم دستش رو نشود. من سعی میکنم که در آثارم این برخورد را انجام دهم و خیلی تلاش دارم که رفتارهای نقاشانهام معاصر باشد. شما هر سبکی را که بخواهید کار کنید، باید نسبت به تکنیک و خود مقوله نقاشی آشنا باشید که بتوانید با درک خود اثری را خلق کنید که برای مخاطب امروز جذاب باشد. مخاطب باید با خود بگوید این عناصر و فضای نقاشی در عین حال که من را به یاد موضوعی خاص میاندازد، ولی در عین حال یک نکته ظریفی است که اگر هنرمند درکی نداشه باشد، به سرعت دستش برای مخاطب رو میشود. مخاطب به عبارتی پای کار گیر نمیکند!»
این هنرمند نقاش درباره دوگانگی ایران باستان و مصر باستان و عناصری که گویی یادآور هر دوی آن هستند، اظهار میکند: «این دوگانگی در درک اثر احتمالا به فیگورهایی بازمیگردد که همچین درکی ایجاد کرده است، ولی ۱۰۰ درصد نیست. در عین حال که کارها یادآور محدوده بینالنهرین هستند، ولی تأکید من صرفا این نبوده است. مردم با رنگها و فرمها به یاد چیزهایی که ما در گذشته داشتیم، داریم و باید حفظشان کنیم، میافتند.»
به گزارش ایسنا، داور یوسفی که تجربه برگزاری چندین نمایشگاه با عنوانهای «قصرهای نامرئی خیال»، «پشت پرده زنبوری» و «سومین نمایشگاه کارت پستال کاربافو» را داشته است. اثری بدون عنوان از او در شانزدهمین دوره حراج تهران ارائه شد که نهایتا به قیمت ۲۶۰ میلیون تومان به فروش رفت.
انتهای پیام