سوریه صورت حساب‌های سنگینی را پیش روی ترکیه قرار خواهد داد/ فلسفه موجودیتی تحریرالشام در حدی نیست که بتواند رضایت عمومی در سوریه را تامین کند


به گزارش خبرنگار ایلنا، سوریه پس از تسلط گروه تروریستی تحریرالشام و طیفی از دیگر معارضین مسلح بر این کشور، شاهد تحولات معنادار و قابل تاملی بوده است. به طور خاص، اخیرا وزیر خارجه و رئیس سرویس اطلاعاتی ترکیه به دمشق سفر کرده‌اند و با فرماندهان تحریرالشام دیدار و رایزنی داشته‌اند. در عین حال، صهیونیست‌ها نیز بر شدت پیشروی‌های خود در خاک سوریه افزوده‌اند و به نزدیکی دمشق پایتخت سوریه رسیده‌اند. عجیب اینکه در این پیش‌روی‌ها هرگز با کوچکترین مقاومتی از جانب تحریر الشام یا دیگر گروه‌های متحد آن‌ها در قدرت در سوریه نیز رو به رو نشده‌اند. مسائلی که همه و همه واقعیت‌های مهمی را در مورد روندهای جاری در سوریه فریاد می‌زنند. از این رو، ایلنا در گفتگو با «محمد جمیل» نویسنده و تحلیلگر فلسطینی مسائل خاورمیانه، به واکاوی چند علامت سوال مهم در این رابطه پرداخته است.

مشروح گفتگو با محمد جمیل را در ادامه می‌خوانید.

به تازگی شاهد سفر وزیر خارجه و رئیس سرویس اطلاعاتی ترکیه به دمشق و ملاقات آن‌ها با سران گروه‌های تروریستی در سوریه بوده‌ایم. به نظر شما انجام این اقدام در بحوحه تحولات این روزهایِ سوریه، چه معنایی دارد؟

این اتفاق به هیچ عنوان رویداد عجیبی نبود. به هر حال، نیروهای تحریرالشام با حمایت‌های جدی و گسترده دولت ترکیه بود که در طی سال‌های گذشته امکان حیات یافته بودند و اکنون که توانسته‌اند دمشق را تسخیر کنند، وقت آن است که به یکی از کارفرمایان خود خدمات بدهند.

کاملا واضح است که اگر حمایت‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی ترکیه از گروه تروریستی تحریرالشام نبود، این گروه مدت‌ها قبل از بین رفته بود با این حال، آنکارا به تحریر الشام به مثابه یک اهرم و عنصر نیابتی می‌نگرد که از رهگذر آن می‌تواند اهداف و منافع خود را تامین می‌کند. در عین حال، این قبیل سفرها از سوی مقام‌های ارشد ترکیه به سوریه، جلوه‌هایی عینی از سرخوشی فزاینده آن‌ها از تحولات مدت اخیر در سوریه را نیز نمایندگی می‌کند. موضوعی که بعید به نظر می‌رسد ادامه دار باشد. ترکیه چه از منظر داخلی، چه منطقه‌ای و البته بین المللی، با موانع زیادی در مسیر ادامه یافتن حمایت‌هایش از تروریست‌ها رو به رو است. این کشور نمی‌تواند در صحنه سوریه هر آنچه می‌خواهد را بدون توجه به منافع و حوزه کنشگری دیگر بازیگران موثر، به پیش برد.

نه مردم سوریه این مساله را قبول خواهند کرد و نه قدرت‌های منطقه‌ای و نه حتی بازیگران و قدرت‌های کلان حوزه سیاست بین الملل. از این رو، سفر اخیر مقام‌های ارشد ترکیه‌ای به سوریه، آشکار شدن بیش از پیش آن چیزی است که ترکیه در طی سال‌های گذدشته سعی داشت آن را تا حدی مخفی کند. از این رو، رویداد چندان عجیبی نبود.

ارتش رژیم اشغالگر قدس تا ۱۵ کیلومتری دمشق پیشروی کرده و تروریست‌ها هنوز حتی یک گلوله هم به سمت آن‌ها شلیک نکرده‌اند. جالب است که مقام‌های جریان حاکم فعلی بر سوریه تاکید دارند که هدف اصلی آن‌ها تامین آب و برق سوریه در شرایط فعلی است. تحلیل شما در این رابطه چیست؟

حضور گروه‌های تروریستی و معارضین مسلح در سوریه، تا حد زیادی با هماهنگی‌ها و همکاری رژیم اشغالگر قدس نیز به وقوع پیوسته است. کافی است توجه داشته باشیم که به تازگی اخباری منتشر شده که به این مساله اشاره دارند که تروریست‌ها به برخی گروه‌های مقاومت فلسطینی حاضر در سوریه نیز اعلام کرده‌اند که باید دفاتر و پایگاه‌های خود را در سوریه تعطیل کنند. این مساله به نفع کدام کنشگر حاضر در منطقه است؟ آیا غیر از این است که این موضوع به طور مستقیم به نفع رژیم صهیونیستی است؟

باید توجه داشته باشیم که روند تحولات بیش از یک سال گذشته در سطح منطقه غرب آسیا تا حد زیادی به ضرر رژیم اسرائیل و البته متحدان غربی آن بوده است. حال همین جریان‌ها به نحوی سعی دارند با ماجراجویی در سطح منطقه، به زعم خود ورق را برگردانند و تا جای ممکن یک نظم منطقه‌ای مطلوب خود را در شرایط بحرانی که به آن دچار هستند، در غرب آسیا برقرار کنند. در این معادله، گروه‌های تروریستی نظیر تحریر الشام در مقام تسهیلگر اقدامات اسرائیل و قدرت‌های غربی ایفای نقش می‌کنند. حتی هیچ بعید نیست که در رابطه با پیشروی‌های اخیر اسرائیل در خاک سوریه، هماهنگی‌هایی نیز میان گروه‌های تروریستی حاضر در سوریه و این رژیم صورت گرفته باشد.

به نظر شما آیا گروه تحریر الشام می‌تواند حدی از ثبات و رضایت عمومی را در سوریه برقرار کند؟

بعید به نظر می‌رسد این مولفه محقق شود. دلیل آن هم روشن است زیرا اساسا ماهیت و فلسفه کنشگری این قبیل گروه‌ها، تامین ثبات و رضایت عمومی نیست. این گروه‌ها به شدت از مشکلات ساختاری رنج می‌برند و البته که تنش و ناامنی نیز مولفه‌هایی هستند که می‌توانند ناکارآمدی‌های فزاینده آن‌ها را پوشش بدهند و کمرنگ کنند.

این گروه‌ها مستقل نیستند و توسط بازیگران خارجی مدیریت و اداره می‌شوند و در عین حال، اساسا به فکر تامین رضایت عمومی و ثبات نیستند و ظرفیت‌های لازم برای دست یافتن به این اهداف را ندارند. مجموع این مساله سبب می‌شوند تا آن‌ها به جای ایجاد امنیت و ثبات، امنیت‌زدا باشند و یا به جای کسب رضایت عمومی، بپیش از پیش موجب توسعه نارضایتی و خشم عمومی شوند.

به نظر شما واکنش ملت‌های عربی به توسعه نفوذ ترکیه در سوریه چه خواهد بود؟

واکنش‌ها در جهان عرب به این مساله توام با استقبال نیست. دلیل آن هم روشن است: ترکیه از تفکر اخوان المسلمین در سوریه و منطقه حمایت می‌کند. این در حالی است که کشورهای عربی منطقه نظیر امارات، عربستان، مصر و اردن، قویا با آن مشکل دارند و آن را تهدیدی جدی علیه منافع خود ارزیابی می‌کنند. در عین حال، اعراب اساسا ملی‌گرایی خود را در برابر دیدگاه‌های نوعثمانی‌گری رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه تعریف کرده اند. دیدگاه‌های اردوغان مبنی بر توسعه ایدئولوژی نوعثمانی‌گری و افزایش نفوذ ترکیه در سطح منطقه، کاملا در نقطه مقابل منافع کشورهای عربی منطقه است.

این مولفه نیز خود عاملی مهم در تشدید مشکلات و چالش‌ها برای ترکیه و پیشبردِ دستورکارهایش در ادامه راه در سوریه است. معادلاتی که همه و همه نشان می‌دهند هنوز واقعیت‌های عینی و تلخ سوریه برای ترکیه آشکار نشده است.

مشکل ترکیه در سوریه همانطور که پیشتر نیز گفته شد، صرفا به مخالفتهای اعراب محدود نمی‌ماند و مولفه‌های فراوان دیگری نظیر مقاومت مردم سوریه و قدرت‌های منطقه و فرامنطقه با جنس کنشگری آنکارا را هم دربرمی‌گیرد. این‌ها همگی به این معنا هستند که سوریه صورت حساب‌های سنگینی را پیش روی ترکیه قرار خواهد داد.



انتهای پیام/


Source link

فیلتر سرامیکی

حتما ببینید

اگر نپذیریم مشکل وجود دارد، هیچ درمانی موثر نخواهد بود

رئیس جمهور تصریح کرد: در اوایل پیروزی انقلاب مهم‌ترین دغدغه ما این بود که چه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *