نگاه جناحی و رانتی باید از مدیریت سینما حذف شود/ سینما تحت حاکمیت سینماداران است


علی اکبر ثقفی، تهیه‌کننده و کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره اولویت‌های موجود در سینما که انتظار می‌رود مدیریت جدید سینما به آن‌ها رسیدگی کند، گفت: سینمای فعلی ما مثل بازار مکاره شده است، با شرایطی پیچیده مواجه هستیم که کار یک مدیر برای رفع مشکلات موجود واقعاً سخت است. تابحال از هیچ مدیری نشنیده‌ایم که اشتباه خود را بپذیرد و روال معمول فرافکنی و دیگران را مقصر دانست است. ما در حوزه مدیریت فرهنگی‌مان معمولاً با یک معضل روبرو هستیم که هر مدیر جدید معضلات را ناشی از ضعف مدیر قبل می‌داند و وقتی از مدیر بعدی انتقاد می‌کنیم او هم معضلات را مربوط به دوره پیش از خودش می‌داند و این چرخه معیوب‌عدم پذیرش مسئولیت باید در نقطه‌ای متوقف شود و انتظار می‌رود که آقای فریدزاده با پذیرش ضعف‌ها و مشکلات در صدد رفع آن‌ها برآید.

ثقفی تصریح کرد: از سال ۱۳۶۳ که بنیاد سینمایی فارابی شکل گرفت و از همان زمان مدیریت سینما توسط دولت با جدیت آغاز شد، تا امروز که بیش از ۴۰ سال از آن می‌گذرد، همیشه مدیریت سینما جناحی بوده است و هر کس در مسند مدیر و رئیس قرار گرفته سینماگران را به شهروندان درجه یک و دو تقسیم کرده است. در این مدت فیلم‌های خوبی هم ساخته شده که باعث افتخار سینمای ایران هستند ولی بخش اندکی از این موفقیت‌ها به مدیریت وقت سینما مربوط می‌شود بلکه اصلی‌ترین دلیل آن نیروهای انسانی است که خودشان با استعدادی که داشتند توانستند آثار خوب خلق کنند. فیلمسازانی که افتخار این سینما هستند و آثار بسیار خوبی هم خلق کرده‌اند موفقیتشان را مدیون تلاش فردی خودشان هستند ولی مدیریت فرهنگی باید تمهیدی برای حفظ این سرمایه‌های فرهنگی داشته باشد و هر کس با هر عقیده‌ای که در سمت مدیریت قرار گرفته است باید نگاهی عادلانه و فراجناحی داشته باشد و سینماگران را به شهروند درجه یک و دو تقسیم نکند. بنیاد سینمایی فارابی که برای سینمای حمایتی و هدایتی شکل گرفت تا زمانی که با فیلمسازان بااستعداد و تهیه‌کنندگان کارکشته همکاری داشت خروجی خوبی از آن شاهد بودیم اما امروز شکل دیگری گرفته و از آن ساختار حمایتی و هدایتی خود خارج شده و به یک جریان رانتی تبدیل شده است و رابطه و رفاقت جای شایسته‌سالاری را گرفته است.

مدیران سینما نسبت به عملکرد خود باید پاسخگو باشند

این کارگردان در ادامه گفت: برخی طرح‌ها و ایده‌هایی که در این سال‌ها اجرایی شده هیچ حاصلی نداشته و فقط بودجه این کشور را نابود کرده است. لازم است شرایطی تعریف شود که یک مدیر نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد. به عنوان مثال در دوران مدیریت آقای ایوبی مدرسه ملی سینمای ایران تأسیس شد اما اصلاً هیچکس درباره خروجی این مدرسه صحبت نمی‌کند و نمی‌دانیم بودجه این کشور که صرف این مدرسه شده، چه حاصلی داشته است. مثال دیگری که در این زمینه باید مطرح کنم به عملکرد بنیاد سینمایی فارابی مربوط می‌شود که در سال‌های اخیر بیش از ۲۰ فیلم تولید کرده اما کسی درباره دلیل تولید این آثار و دلیل‌ عدم موفقیتشان صحبت نکرده و معلوم نیست چرا این بودجه‌ها در اختیار این فیلمسازان قرار گرفته که چنین آثار ضعیفی خلق کرده‌اند و چرا بنیاد سینمایی فارابی در این سال‌ها هیچ‌گونه استعدادیابی نداشته و فیلمساز جدید خوبی هم به سینمای ما معرفی نکرده است. وضعیت در مرحله‌ای قرار گرفته که بنیاد سینمایی فارابی در این سال‌ها فیلم می‌ساخت و بدون اکران در تلویزیون نمایش می‌داد و هیچکس هم پاسخگوی بودجه به هدر رفته کشور نبود. برخی افراد ارتزاق از بیت‌المال را یاد گرفته‌اند و گویی بیت‌المال ارث پدرشان است؛ یک روز از فارابی بودجه می‌گیرند، یک روز حوزه هنری، یک روز شهرداری، سازمان اوج و… ولی در کارنامه‌شان یک اثر قابل قبول وجود ندارد و نمی‌دانم بر چه اساس مدام به آن‌ها بودجه داده می‌شود در صورتیکه یک فیلمساز جوان خلاق می‌تواند با درصد پایینی از بودجه‌های هنگفتی که به این افراد داده می‌شود اثر قابل تأمل و باکیفیتی خلق کند. رئیس سازمان سینمایی در بخش‌های مختلف سینما باید مدیرانی لایق، حرفه‌ای و دغدغه‌مند انتخاب کند که فاقد نگاه جناحی باشند و در نهایت جریان سینمای ما باید در جهتی قرار بگیرد که فیلم‌های با کیفیت و مورد پسند مخاطب در ژانرهای مختلف ساخته شود تا علاوه بر اینکه سینما از سیطره جریان کمدی خارج شود بتواند با تنوع موضوع و ژانر به حیات اقتصادی خود نیز ادامه دهد.

وی افزود: نگاه جناحی و رانتی باید از مدیریت سینما حذف شود. مدیر بنیاد سینمایی فارابی که انتخاب می‌شود باید مدیران بخش‌های دیگر را از افرادی انتخاب کند که نگاه جناحی یا شخصی خود را در مدیریتشان وارد نکنند. بارها با گلایه فیلمسازان خوب کشورمان روبرو بودیم که فیلمنامه‌ای به فارابی ارائه داده‌اند و مدیران میانی به دلیل مشکلی که با آن شخص داشتند اصلاً فیلمنامه ایشان را نخوانده یا اجازه ورود به شوراهای بررسی نداده‌اند و آن را کنار گذاشته‌اند. چنین افرادی به مدیریت کل مجموعه آسیب می‌زنند و امیدوارم با وسواس و دقت کسانی انتخاب شوند که نگاهی فرهنگی و اخلاق مدارانه دارند و ارتباطشان را با سینماگران حفظ کنند؛ یک مدیر نباید در اتاقش ۶ ماه به روی سینماگران بسته باشد. اکثر مدیران سینمایی ما تا امروز افرادی بی‌ارتباط به سینما بودند و پس از دوران مدیریتشان اصلاً فعالیتی در این حوزه نداشته‌اند و به عرصه دیگری ورود کرده‌اند.

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «مرگ کسب و کار من است» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: نکته دیگر به اختلافات موجود بین سینماگران مربوط می‌شود. سینمای ما نهایتاً ۱۰۰ تهیه‌کننده واقعی دارد اما ۴ صنف تهیه‌کنندگان داریم. تا زمانی که این اختلافات بین سینماگران وجود دارد نمی‌تواند به پیگیری مطالبات امیدوار بود. متأسفانه وضعیت به شکلی است که وقتی یک سینماگر با صنف خود دچار مشکل می‌شود به صنف موازی مراجعه می‌کند یا اصلاً صنف دیگری تأسیس می‌کند و هیچ کسی نیست که این وضعیت را سامان دهد. سینماگران برای رسیدگی به مطالبات خود به یک اجماع نیاز دارند و ما باید یک صنف تهیه‌کنندگان داشته باشیم چراکه در صورت انسجام این صنف می‌توان امیدوار بود که در دیگر صنوف نیز یکپارچگی ایجاد شود. رئیس سازمان سینمایی می‌تواند با مدیریت این اختلافات را حل کند و کارگروه‌های فیلمنامه، کارگردانی و تهیه‌کنندگی تعریف کند تا او را در جریان معضلات و مسائل موجود روز قرار دهند و در رفع مشکلات به جمع‌بندی برسند. متأسفانه یکی از مشکلاتی که ما برای حل معضلات موجود داریم این است که این وضعیت به سود برخی افراد است و آن‌ها در حل معضلات کارشکنی می‌کنند. در واقع منافع برخی افراد در حفظ مشکلات موجود است و به نظر من سازمان سینمایی با شفاف‌سازی در زمینه‌های مختلف می‌تواند جلوی کارشکنی این افراد را بگیرد.

منافع برخی افراد در حفظ مشکلات موجود است

وی افزود: سینمادارها به فیلم‌های اجتماعی فرصت دیده شدن نمی‌دهند، همه به دنبال اکران فیلم‌های کمدی هستند و متأسفانه برخی تهیه‌کننده‌ها هم به خاطر پول سینمای اصلی، هنری و فرهنگی را به ورطه نابودی کشانده‌اند. مدیران و مسئولان جدید سینما باید تحقیقات میدانی دقیقی داشته باشند تا به این مناسبات آسیب‌زا آشنایی پیدا کنند و جلوی این پیشروی سینمای غیرفرهنگی را که محل پیشرفتش همین مناسبات است، بگیرند. امروز برخی تهیه‌کننده‌هایی که خودشان هم سالن سینما دارند برای خود باندی درست کرده‌اند که در زیرمجموعه این باند ممکن است بازیگران و کارگردان‌های مطرحی هم حضور داشته باشند. ما با چنین وضعیتی مواجه هستیم و در مقابل آن سازمان سینمایی تنها به پروانه ساخت و پروانه نمایش نظارت دارد در حالیکه به نظر من لازم است که سازمان سینمایی بیش از آن به این مناسبات توجه داشته و در حوزه پخش نظارتی جدی داشته باشد. در کنار مدیران که هر چند سال عوض می‌شوند صنوف سینمایی باید فکری برای این وضعیت داشته باشند، اهالی سینما قطعاً دلسوزتر از مدیران هستند و آن‌ها باید سازوکاری تعریف کنند تا صنف بتواند جلوی شکل‌گیری و حیات این مناسبات را بگیرد. به عنوان مثال صنوف سینمایی باید بر دستمزد بازیگران و وضعیت پخش در سینما نظارت کنند و اجازه رشد بی‌رویه دستمزد بازیگران و تعیین‌کننده بودن نظر سینماداران در اکران را بگیرند.

رشد بی‌رویه دستمزد بازیگران فیلمسازی را گرانقیمت کرده است

وی افزود: قطعاً یکی دیگر از معضلات موجود در سینمای ایران بالا رفتن بی‌رویه دستمزد بازیگران است. ما امروز با بازیگرانی روبرو هستیم که تا همین چند سال پیش دستمزدشان نهایتاً ده میلیون تومان بود اما امروز حداقل دو میلیارد تومان دستمزد می‌خواهند که اصلاً هیچ ارتباط منطقی با رشد تورم ندارد. برخی بازیگران دستمزدهای عجیب و غریبی دارند و حتی مبالغ هنگفتی مثل روزی یک میلیارد تومان دریافت می‌کنند و این وضعیت باعث می‌شود که رشد بی‌رویه دستمزد به دیگر عوامل نیز سرایت کند و به راحتی هزینه تولید فیلم افزایش پیدا کند. پیش‌تر در زمان مدیریت آقای انوار به یاد دارم که یک بازیگر دستمزد بالایی گرفت و ایشان ممنوع‌الکار شد چراکه هیچکس حق نداشت خودش دستمزدش را بالا ببرد و باید همه چیز بر اساس ضوابط تعیین شده، مشخص می‌شد اما امروز کسانی که از این وضعیت به سود می‌رسند اصلاً دلشان نمی‌خواهد که قاعده‌ای برای دستمزدها مشخص شود.

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «مردی که اسب شد» تأکید کرد: قطعاً ضابطه‌مند شدن دستمزدها به مذاق بسیاری از سینماگران خوش نمی‌آید. در کنار این مسئله اگر سازمان سینمایی تصمیم بگیرد که تبعیض‌های موجود در اکران را هم از بین ببرد بسیاری از سینماگران فعال در جریان کمدی که از فروش و رونق این فیلم‌ها به سود می‌رسند با این تصمیم مخالفت می‌کنند و از آنجا که پخش‌کننده‌ها و سینماداران نیز با آن‌ها همراه هستند، معمولاً موفق می‌شوند که این تبعیض‌ها را حفظ کنند و همین وضعیت یکی از عوامل از بین رفتن سینمای جدی و اجتماعی ما شده است. امروز یک فیلم کمدی می‌تواند ده برابر یک فیلم اجتماعی سانس و سالن سینما داشته باشد و معدود سانس‌هایی که به فیلم‌های جدی داده می‌شود هم در ساعاتی است که این فیلم‌ها نمی‌توانند فروش قابل قبولی داشته باشند. به هر شکل این وضعیت باید اصلاح شود و تبعیض موجود از بین برود و هر فیلم که به اکران می‌رسد از حداقل سانس و سالن سینما برخوردار باشد. حتی دیگر پخش‌کننده‌ها که یک فیلم اجتماعی در سینما دارند نسبت به این تبعیض در زمان اکران فیلمشان اعتراض نمی‌کنند چراکه نمی‌خواهند با سینمادارها درگیر شوند تا فیلم بعدی‌شان که احتمالاً کمدی است از حمایت آن‌ها برخوردار باشد. سینمای اجتماعی و سینمای کودک به همین دلایل رو به نابودی است و تنها شاهد ساخت فیلم‌های کمدی و ارگانی هستیم.

اگر «باشو غریبه کوچک» امروز ساخته می‌شد، امکان اکران نداشت

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «روسی» تصریح کرد: سینما تحت حاکمیت سینماداران است، آن‌ها تعیین می‌کنند که یک فیلم چند روز بر پرده سینماها باشد و در چه شرایطی اکران شود. وقتی سینمادارها تا این حد تعیین‌کننده هستند بهتر است برای تبلیغات فیلم‌ها هم آن‌ها هزینه کنند، چرا یک تهیه‌کننده که سرنوشت اثرش در دست سینمادار است باید چند میلیارد تومان هزینه تبلیغات کند و بعد یک سینمادار به راحتی تصمیم بگیرد که فیلمش را در چه سانسی و تا چه اندازه اکران کند؟ به اعتقاد من باید سازوکاری تعریف شود که سینماداران که تا این حد بر سرنوشت فیلم‌ها تأثیرگذار هستند بخشی از هزینه تبلیغات را پرداخت کنند اما امروز سینمادارها حتی برای قرار دادن پوستر فیلم در محیط سینما از صاحبان آثار پول می‌گیرند. این بی‌عدالتی است و باید سازمان سینمایی با کمک صنوف مکانیزم‌های بازدارنده‌ای در جهت سامان دادن به وضعیت تعریف کند تا همه چیز بر مبنای فروش تعیین نشود و ما بتوانیم در سینمای فرهنگ را هم داشته باشیم. امروز فیلم‌هایی که در دوره مدیریت آقای انوار و مرحوم سیف‌الله داد رده کیفی «ج» دریافت می‌کردند به فیلم‌های «الف» تبدیل شده‌اند و فیلم‌های «الف» آن زمان هیچ جایی ندارند. اطمینان دارم که اگر امروز «باشو غریبه کوچک»، «خانه دوست کجاست؟»، «نیاز»، و «دونده» ساخته می‌شدند اصلاً فرصتی برای اکران و دیده شدن نداشتند.

ثقفی تصریح کرد: شرایط سینمای ما امروز به شکلی است که مدیر جدید نمی‌تواند مثل یک رئیس در محیطی اداری مدیران خود را تعیین کند و همه چیز طبق روال و عادی پیش برود و او فقط جشنواره برگزار کند و برای دفاع از عملکردش آمار و ارقام بدهد. این نگرش نمی‌تواند نجات‌بخش باشد و مدیریت فرهنگی نباید وابسته به آمار و ارقام باشد در حالیکه متأسفانه امروز میزان فروش یک فیلم نشانه‌ای از موفقیت یاعدم موفقیت آن اثر شده است و همه چیز مثل علم اقتصاد وابسته به آمار است. رئیس سازمان سینمایی باید بداند که در مسیر حل مشکلات موجود با موانع بسیاری مواجه می‌شود اما او باید مثل قطاری که در حرکت است و به آن سنگ پرتاب می‌کنند در مسیر رفع مشکلات به صورت مداوم به حرکتش ادامه دهد.

کارگردان فیلم سینمایی «جان سخت» در پایان تأکید کرد: سینمای امروز ما از گذشتگان به ما رسیده و فیلمسازان بزرگی در سال‌های نه چندان دور فیلم ساختند و این سینما را حفظ کردند و ما هم امروز باید این سینما را برای نسل بعد حفظ کنیم. متأسفانه امروز در سینمای ما به جای رقابت فرهنگی شاهد رقابت اقتصادی هستیم و سینما صرفاً به یک محصول صنعتی تبدیل شده است. برای عبور از این وضعیت لازم است که مدیران شجاع و اخلاق‌مدار در بخش‌های مختلف سازمان سینمایی حاضر شوند.



انتهای پیام/


Source link

فیلتر سرامیکی

حتما ببینید

ماجرای قرارداد جنجالی رامین رضاییان و دریافتی ۳۰ میلیاردی

فرشید سمیعی در خصوص مبلغ دریافتی قرارداد رامین رضاییان صحبت کرد. Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *