کتاب «راهکارهای آسان شدن مرگ» از محمدعلی جابری و از انتشارات جمکران در دو فصل به این سوال پاسخ میدهد، که چگونه میتوان خود را برای مرگ آماده کرد. این کتاب در فصل اول به مرگشناسی و در فصل دوم به عوامل آسان شدن مرگ میپردازد.
در بخشی از کتاب «راهکارهای آسان شدن مرگ» میخوانیم: «نام و یاد مرگ همواره روح و روان آدمی را مشغول و در درون برخی اضطراب و آشوب به پا کرده است. اینکه انسان از کجا آمده، برای چه آمده، به کجا میرود و وطنش کجاست، اندیشه بسیاری را روز و شب درگیر کرده است. مرگ آخرین ایستگاه دنیاست. حال و روز انسانها در این ایستگاه کمی تا قسمتی شبیه یکدیگر است. آدمی هر اندازه توانگر باشد، با رسیدن به این نقطه مسکین میشود و چارهای جز تسلیم در برابر حمله قضا نخواهند داشت.
مرگ سفری است که دیر یا زود باید راهی آن شد! زمان، مکان، کیفیت و چگونگی آن به دست ما نیست! باید منتظر بود تا به وقتش فرشته مرگ به سراغ انسان بیاید. با اینکه ترسناک نیست، ولی بیشتر مردم حتی از نامش فراری هستند. با اینکه همه از آن در فرار هستند، ولی تابهحال کسی نتوانسته است و نخواهد توانست از کمند آن بگریزد: أَيْنَما تَکُونُوا يُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ في بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ.
هر کجا باشید، مرگ شما را درمییابد؛ هرچند در میان برجهای استوار باشید. دنیا همچون پرانتزی است، که با تولد آغاز و با مرگ بسته میشود. با رسیدن مرگ دیگر فرصتی برای بازگشت به دنیا و جبران وجود نخواهد داشت. از هماکنون باید به فکر آمدن فرشته مرگ بود، تا آمدنش ما را غافلگیر نکند. برای گم نشدن در گیرودار دنیا، باید از احوال دل خویشتن غافل نبود و پاسخ این سوالات را جستوجو کرد: از کجا آمدهام؟ در کجا هستم؟ برای چه آمدهام؟ به کجا میروم؟ و چگونه باید بروم؟»
Source link