معاون فنی سابق کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران در نوشتاری به ابعاد مختلف سی و سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران پرداخته و میگوید: کتاب و کتابخوانی به کمک دستگاه تنفس مصنوعی زنده است.
به گزارش ایسنا، محمد دهدشتی اخوان، کارشناس حوزه نشر و کتاب و معاون فنی سابق کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران (بازنشسته) در یادداشتخود با عنوان گزارش کوتاهی از سی وسومین نمایشگاه بینالمللی کتاب: تهران: ۲۱_ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱» نوشته است:
«این گزارش بر دو رکن استوار است:
پشتوانه چند دهه حضور مستمر در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، انتخاب کتاب برای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، همکاری با ناشرین، آموختههای بسیار از بزرگان رشته کتابداری، آشنایی با نقطهنظر دانشجویان، استادان و خوانندگان کتابهای منتشر شده، پیگیری حوزههای مختلف کتاب مانند ترجمه، تیراژ، قیمت، ممیزی و غیره.
۶ روز حضور ( حدود ۴۰ ساعت مفید) در این دوره از نمایشگاه همراه با دوستان و همکاران دکترا و کارشناسان ارشد رشته علم اطلاعات و دانششناسی جهت تهیه کتاب برای کتابخانه مرکزی، آشنایی با کم و کیف تحولات گوناگون صنعت نشر کتاب در دوران پساکرونا، و آشنایی با کتابهای خوب و جدید.
حوزه بررسی در این گزارش شامل مکان جغرافیایی و محدوده داخلی نمایشگاه، فضای فرهنگی، ناشران عمومی(شبستان)، ناشران خارجی، و تا حدودی ناشران دانشگاهی است. با این توضیح که تقریبا تمام ناشران عمومی مستقر در شبستان با صرف زمان و دقت کافی مورد بررسی کم یا زیاد قرار گرفتند.
چند نکته مهم درباره نمایشگاه کتاب
این رویداد از ابتدا ماهیت یک نمایشگاه بینالمللی کتاب در حد استانداردهای جهانی نداشته، عملا در قالب یک فروشگاه کتاب ایفای وظیفه کرده و دارای اشکالات فراوانی است. با این همه باید به عنوان تنها فرصت پرداختن به حوزههای گوناگون چاپ و نشر کتاب در ایران پاس داشته شود.
نمایشگاه کتاب از ابتدا استراتژی مشخصی درباره چگونگی اداره، مدیریت و تقسیم دقیق وظایف بین وزارت ارشاد و اتحادیه ناشرین نداشته؛ و به همین دلیل تاکنون بارها آزمون و خطاهایی را از سر گذرانده که هیچیک از آنها منجر به راهحلی درست و اصولی برای اداره نمایشگاه نشده است.
نفوذ سازمانها، ارگانها، ناشران دولتی و ناشران بزرگ خصوصی همیشه بر جنبههای مختلف نمایشگاه کتاب تاثیر منفی داشته است.
ساختار و فضای داخلی مصلی بزرگ تهران به هیچوجه مناسب برگزاری نمایشگاه کتاب نیست، اما موقعیت جغرافیایی و دسترسی آسان برای ناشران و بازدیدکنندگان بسیار مطلوب است. به همین دلائل از بسیاری جهات در قیاس با شهر آفتاب بهتر است و انتقال احتمالی آن به شهرآفتاب مخالفتها و پیامدهای منفی بسیاری خواهد داشت.
کلیاتی درباره نمایشگاه کتاب
این نمایشگاه بعد از دو دوره تعطیلی فیزیکی به دلیل کرونا برای اولین بار در دو بخش حضوری و مجازی از ۲۱ تا ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ تشکیل شد. نمایشگاه حضوری یک روز به دلیل آلودگی هوا برگزار نشد و در مقابل نمایشگاه مجازی تا ۲ روز بعد تمدید شد.
تعداد بازدیدکنندگان از نمایشگاه امسال به دلیل ادامه پاندمی کرونا، امکان خرید از بخش مجازی، کاهش قدرت خرید مردم، گرمای هوا و… کمتر از سالهای قبل بود.
امکانات بهداشتی، سیستم فروش اغذیه و نوشیدنیها، و….نسبت به دورههای قبل بهتر شده بود.
ناشران
بسیاری از ناشران بخش خصوصی، به ویژه ناشران کوچک و شهرستانی به دلیل اجتناب از هزینههای بالا ترجیح داده بودند تنها در بخش مجازی نمایشگاه شرکت کنند. برخی از آنها نیز از شرکت در هر دو بخش امتناع کرده بودند. اما ناشرین دولتی حضوری فعال داشتند.
امسال برای اولین بار همه ناشران بخش حضوری در شبستان، رواقها و دیگر قسمتهای مصلی مستقر بودند و از چادرها خبری نبود.
به دلیل حضور نداشتن همه ناشران مساحت غرفهها بیشتر از دورههای قبل بود، راهروها وسیعتر بودند؛ و بازدید از کتابها با سهولت انجام میگرفت.
تعداد ناشرین دولتی در نمایشگاه امسال هم به دلیل گسترش زیاد این قبیل ناشران در سالهای اخیر و هم به دلیل حضور نداشتن بسیاری از ناشران خصوصی، کاملا چشمگیر بود.
برخی از ناشران هم نسبت به سختگیری وزارت ارشاد در ممیزی و ندادن مجوز به موقع کتابها ناراضی بودند.
بر اساس آمارهای رسمی، میزان فروش نمایشگاه کتاب امسال در قیاس با سی و دومین نمایشگاه(سال ۹۸) از نظر قیمت(۲۰۰ در برابر ۱۲۳ میلیارد تومان) افزایش داشت؛ ولی از نظر تعداد نسخههای فروش رفته در حدود ۲۷٪ کاهش یافته بود. زیرا بر اساس برآوردهای خانه کتاب قیمت متوسط کتاب در این فاصله ۳ ساله ۱۲۲٪ افزایش یافته است.
با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و اقتصادی ایران، از چند ناشر بزرگ خصوصی و ناشران دولتی که بگذریم، بیش از ۹۰٪ ناشران برای ادامه حیات خود با مشکلات زیادی روبهرو هستند که آینده این صنعت مهم و بنیادین فرهنگ کشور را تهدید میکند.
کتابهای فارسی
متاسفانه اکثر قریب به اتفاق کتابهای علمی_ پژوهشی در رشتههای علوم اجتماعی و انسانی، ادبیات داستانی و غیرداستانی، فلسفه و غیره در نمایشگاه سی و سومین کتاب هم مانند گذشته ترجمه از زبانهای دیگر بود. نکته بسیار مهمی که نشانگر ضعف بنیادین و ساختاری این رشتهها در نظام آموزشی و پژوهشی ایران، عقبافتادن از تحقیقات روز دنیا، و نیاز وافر به ترجمه کتابهایی هست که آخرین پژوهشها را ارائه میکنند.
قیمت کتابهای چاپ اول(سیاه و سفید، با کاغذ معمولی و جلد شومیز) با قطع رقعی به طور متوسط در حدود صفحهای ۳۵۰ تومان (یک نسخه کتاب ۲۰۰ صفحهای ۷۰ هزار تومان) و با قطع وزیری در حدود ۴۵۰ تومان بود.
این قیمتها هر چند در قیاس با تورم سالهای اخیر کمتر از حد انتظار بوده و بیشتر ناشران سعی کرده بودند تا حد امکان قیمتها را بالا نبرند؛ با این همه نسبت به سطح درآمد متوسط اقشار کتابخوان بالاست و خیلیها را از دسترسی به کتابهای مورد نیاز محروم میکند.
بیشتر کتابهای چاپ اول دیجیتالی و برخی از آنها با کیفیتی نازل در حد کپی معمولی بودند.
تیراژ کتابها نیز به نحو وحشتناکی پایین بود. تا جایی که کتابهای علمی_ پژوهشی اکثرن در حدود ۱۰۰، ۲۰۰و حداکثر ۵۰۰ نسخه تیراژ داشتند. برای مثال کتابهای انتشارات دانشگاه تهران بر مبنای حدود ۲۰۰ نسخه بود. همین تیراژ اندک یکی از دلائل مهم افزایش قیمت است.
با این همه کتابهای عامهپسند وضعیت بهتری داشته و با وصف محتوا، صحافی و چاپ ضعیف با قیمت بالایی فروش میرفتند.
سایت مجازی نمایشگاه از نظر طراحی، معرفی کتابها و امکان خرید از آن مناسب و کارآمد بود. چند صفحه اول کتابها برای خریداران قابل رویت بود تا بتوانند اطلاعات خوبی از کتاب مورد نظر پیدا کنند. اما عدم درج کتابهای جدید ناشران از ضعفهای قابل توجه آن بود.
به گفته ناشران تخفیف بخش مجازی توسط وزارت ارشاد ۱۰٪ تعریف شده بود. در حالی که برخی از آنها مایل به ارائه تخفیف بیشتری بودند.
برخی از ناشران هم ترجیح داده بودند به دلائل مختلف قید تجدید چاپ بعضی از کتابهای قبلی خود را زده و تجدید چاپ را تنها محدود به آثاری کنند که اطمینان نسبی به فروش آنها داشتند.
نکته بسیار مثبت و چشمگیر نوعی رنسانس و نوسازی توسط تعداد زیادی از ناشرین در هر ۳ جنبه فیزیکی، ساختاری و محتوایی کتاب در فرصت کمکاری دوران کرونا بود. این تغییر هم درباره برخی ناشران جدید مانند حکمت کلمه و شورآفرین؛ و هم برخی از ناشرین قدیمی مانند نگاه، جمهوری یا ژرف محسوس بود. آنها سعی کرده بودند تا با انتخاب موضوعات و عناوین جدید و جذاب، ترجمههای دقیق، نمونهخوانی و ویرایش صحیح، قطعهای مناسب، مجموعهسازی، چاپ و صحافی خوب کتابهایی با محتوای عالی و ظاهر شکیل ارائه کرده و اعتماد خوانندگان سطوح بالاتر و متخصص را به خود جلب کنند.
کتابهای لاتین
این بخش از نمایشگاه هم از نظر عرضه آثار جدید و هم تنوع موضوعی بسیار ضعیف بود. هیچ ناشر کتاب لاتین به طور مستقیم در نمایشگاه شرکت نداشت و در حدود ۱۵ پخشکننده مانند آوند دانش و دانش ارزین کتابهایی از سالهای گذشته و معدودی کتاب جدید عرضه کرده بودند.
قیمت کتابهای لاتین ۳۰ هزار تومان در برابر هر پوند محاسبه میشد که برای یک کتاب حدود ۲۰۰ صفحهای چاپ ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۱ در حدود ۲ میلیون تومان بود.
با این همه ناشران کتاب لاتین تلاش میکردند با حداکثر تخفیف امکان خرید را برای دوستداران کتاب فراهم کنند. کما اینکه با همکاری این دوستان توانستیم کتابهای خوب و جدیدی با قیمت مناسب برای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران تهیه کنیم.
نتیجهگیری
واقعیت تاسفبار این است که چرخه کتاب در همه مراحلِ تولید محتوا (پژوهش علمی، نگارش و تدوین ساختاری)، آمادهسازی(حروفچینی، صفحهآرایی، نمونهخوانی، ویراستاری، طرح روی جلد،..)، چاپ(ناظر چاپ، استفاده از مواد خوب در چاپ، صحافی،…)، قیمتگذاری، تیراژ، پخش، معرفی، نقد و غیره دچار ضعفهای فراوانی است که نباید همه آنها را متوجه ناشرین زحمتکش کرد. زیرا امکان بهبود این وضعیت به جز با همکاری، همراهی و درک متقابل همه بخشهای مرتبط مانند مراکز پژوهشی تخصصی، دانشگاهها، نویسندگان، مترجمان، استادان و دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانششناسی( کتابداری)، انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران، ویراستاران، ناشران، چاپخانهداران، شرکتهای پخش کتاب، کتابفروشیها(و سایر صنوف وابسته)، رسانههای تخصصی و عمومی، کتابخانههای دانشگاهی و غیردانشگاهی، خانوادهها، دولت، خوانندگان کتاب و غیره میسر نخواهد شد.
در حال حاضر در ایران کتاب و کتابخوانی به کمک دستگاه تنفس مصنوعی زنده است، بیایید به کمک هم آن را به زندگی طبیعی، سالم و با نشاط برگردانیم و طرحی نو در اندازیم.
انتهای پیام