میگویند پذیرش اشتباه و کاستیها، به منزلهی طی کردن نیمی از مسیرِ پیشرفت است و تلاش برای جبران کاستیها نیمِ دیگر آن؛ رویکردی که حداقل مدتی است در کلام رییس سازمان صداوسیما، برخی برنامهسازان و حتی هنرمندان باسابقه رادیو و تلویزیون به چشم میخورد و فرهنگسازی و تسری آن به تمام بخشها، میتواند زمینهساز اتفاقات مثبتی برای رسانه تلقی شود.
به گزارش ایسنا، شاید هیچکس به اندازهی رسانهها، از وضعیت تعداد مخاطبان و میزان رضایتمندیها از صداوسیما مطلع نباشد. رسانهها به اقتضای مسوولیتشان و به واسطهی ارتباط با مردم و همچنین هنرمندان، از واقعیتهای رسانه ملی کشورشان آگاه میشوند و اغلب هم دلسوزانه در مقام آگاهسازی برمیآیند.
بر این اساس، هشدارهای رسانهای دربارهی وضعیت صداوسیما، مدتهاست که به گوش میرسید، اما آنچنان که باید و شاید نه تنها جدی گرفته نشد که حتی در مقطعی (چند سال قبل) باعث شد که صداوسیما از انتشار آمارهای برنامههای تلویزیونی سر باز زند و نتایج نظرسنجیها را در اختیار رسانهها قرار ندهد!
اما واقعیتِ یک رسانه امری نیست که بتوان در فضای امروز جهان ـ به مدد دسترسی آزاد به اطلاعات و شفافسازی در فضای مجازی ـ مخفی نگه داشت. فقط سالها گذشت و پس از مدتها انکارِ سفت و سخت مدیرانِ وقت و دور شدن تدریجی عدهای از رسانه ملی، حالا برخی مسوولان جدید به فکر افتادهاند تا راهی بیندیشند و وضعیت موجود را ترمیم کنند.
جالب اینجاست که اذعان به اشتباهات و پذیرش خطاها، باز هم اغلب از سوی عدهای از هنرمندان مطرح میشود که با بزرگمنشی در تمام این سالها کنار رسانه و مردم ایستادهاند و با کم و کاستیها ساختهاند. نمونهای از این اظهارنظرها، گفتوگوی اخیر حمید منوچهری ـ هنرمند باسابقه کشورمان ـ است که در مصاحبه با ایسنا به بهانه روز رادیو مطرح شد.
منوچهری در این مصاحبه گفته است: رادیو میبایست جایگاه بسیار بسیار بزرگی داشته باشد و اگر نداشته باشد، تقصیر ماست. ما نتوانستیم آنچه که میبایست به تمام مردم در ایران عزیزمان میگفتیم را بگوییم … اگر احیانا رادیو کمی و کاستی دارد شاید از جانب من و امثال من بوده است؛ وگرنه می بایستی تاثیر بهسزایی در زندگی مردم داشته باشد؛ چون معمولا رادیوها ساخته میشوند برای انسان سازیها، اگر احیانا ما نتوانستیم چنین کاری را انجام دهیم، کمی و کاستی از خود ماست نه رادیو.»
چنین نگاهی اگر زودتر از اینها در بین مدیران و برنامهسازان صداوسیما جاری و ساری میشد، شاید وضعیت، بهتر از چیزی بود که الان با آن مواجهیم. هرچند همین حالا هم رسیدن به مواضعی اینچنین، میتواند به منزلهی قرار گرفتن رسانه ملی در کشتی نجاتی باشد که مسیر انتهایی آن، معادلهای دو سر بُرد ـ ساخت برنامههای پرمحتوا و جذاب و انتقال پیام مد نظر به مخاطب ـ را رقم میزند.
در این مسیر اغلب منتقدان و کارشناسان، بالا بردن کیفیت متنها، بازگشت هنرمندان محبوب و کارکُشته، پرهیز از ممیزی و سانسور، شنیده شدن صدای مردم روی آنتن و بهروز شدن با شرایط جامعه را راهگشا میدانند؛ محورهایی که برخی از آنها در گفتههای اخیر رییس سازمان صداوسیما هم به چشم میخورد.
پیمان جبلی در دیدار با برخی هنرمندان بر این نکته تاکید کرده که «نباید فشار آنتن ما را از اهمیت فیلمنامه غافل کند.» و سپس این پرسشهای کلیدی را در جمع آنها مطرح کرده است: «همه ما، چه شما به عنوان هنرمند، چه ما به عنوان مسوولان صداوسیما، باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقهای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثاری که در گذشته با هزینههای کمتر ساخته میشد، ماندگارترند؟»
رییس صداوسیما سپس در پاسخ به این پرسشهای اساسی، چنین تاکید میکند: «همهمان مقصریم و نمیتوانیم خودمان را تبرئه کنیم.»
«چهقدر توانستهایم در یک شبانهروز، خوراک خوب به مخاطب بدهیم؟»؛ این پرسش دیگری است که از سوی جبلی مطرح شده است و برای پاسخ به آن به بازنگری در تولید پروژههایی اشاره کرده که برخیها این نگاه را توقف تولیدات تعبیر کرده و گفتهاند جبلی دستور توقف ساخت سریالها را داده است تا بین ما و شما که صاحب اصلی آنتن هستید، اختلاف بیندازند.
اما نکته دیگر که سالهاست بر آن تاکید میشود و البته نیاز به مدیریت درست اجرایی دارد، بازگرداندن هنرمندان حرفهای به صداوسیماست. برخی در همین عید نوروز این پرسش را به بحث گذاشتند که چرا برای مثال ایرج طهماسب نباید برنامهی جدیدش «مهمونی» را در تلویزیون تولید کند و چرا کارگردانی مثل حسن فتحی باید مجبور شود سریالهایش را در شبکه نمایش خانگی آن هم پس از کلی خون دل خوردن بسازد و یا چرا مجری محبوبی مثل عادل فردوسیپور باید این همه سال از آنتن دور باشد؟
به نظر میرسد جبلی حالا برای این پرسشها هم پاسخ دارد اما اینکه با وجود محدودیتها و نگاههای سلیقهای چقدر بتواند خواستههایش را روی آنتن اجرایی کند، خود مبحث دیگری است.
رییس صداوسیما هفت ماه پس از آمدنش هنرمندان را صاحب واقعی آنتن میخواند و خطاب به آنها میگوید: درِ سازمان به روی شما باز است. من سال پیش به دوستان گفتم به همه شما اطلاع بدهند ما از الان برای سال آینده با همه شما کار داریم.
اما نکته اساسی دیگری که مدتهاست اجرایی شدنش در رسانه ملی با هدف بهبود وضعیت انتظار میرود و بر آن پافشاری میشود، شنیده شدن صدای مردم روی آنتن رسانه ملی و بهروز شدن با شرایط جامعه است؛ رویکردی که اگرچه در ابتدای آمدن پیمان جبلی بر آن تاکید شد و رییس صداوسیما اعلام کرد که قرار است «صدای بیصدایان» باشند، اما در ادامه بجز چند موضوع خبری، آنچنان که باید و شاید هنوز به مرحلهی عملیاتی نرسیده است.
جبلی در سال ۱۴۰۱ برای این مبحث اساسی هنوز توضیح جدیدی ارائه نداده است اما قطعا او هم مثل خیلیها میداند که یکی از سه ضلع انتقال صحیح پیام، مخاطب است و هیچ رسانهای را از این شرط اساسی گریزی نیست.
انتهای پیام