مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اندکی تأمل و نگاه به نقشه ایران میتواند دریابد که کشور پهناوری چون ایران با داشتن تنوع جغرافیایی، مستعد آن است که در نقاطی دور افتاده در نتیجه خرابکاری دشمنان قسم خورده ایران هم آلودگیهایی به وجود آید و اگر مقرر شود که قرائن دیگر را فقط با همین استدلال نادیده بگیرد، این بازی صهیونیستی سر درازی مییابد.
به گزارش ایسنا، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز دوشنبه سیام ماه مه ۲۰۲۲ برابر با نهم خرداد ۱۴۰۱ با ارائه دو گزارش مجزا درباره فعالیتهای هستهای ایران به اعضای شورای حکام، مواردی را مطرح کرد که رفتار آژانس از بُعد حقوقی و هم از وجه فنی را به سطح نازلی تنزل داد.
علیرغم همکارها و تعاملات سازنده ایران در زمینه دعوت، استقبال، تعیین چارچوبهای عملیاتی بازدیدها و تهیه گزارشها، وی بدون اشاره به نقشه راه از پیش تعیین شده مشترک، ادبیات گزارش خود را چنان سامان داده که به نظر میرسد مخاطب اصلی وی به جای اعضای شورای حکام، رژیم صهیونیستی است. رژیمی که استماع و توجه به ادعاهای او در مورد هیچ یک از اعضای آژانس قابل اعتنا نیست، چه اینکه مدعای این رژیم به دلیل عدم عضویت در آژانس، عدم پذیرش رژیم پادمانی آژانس و اقرارهای غیر مستقیم به داشتن سلاح هستهای و اظهارات تحقیر آمیز در عدم پاسخگویی به نهادهای بین المللی در این زمینه با اصل عدم اهلیت بایستی مسموع واقع نشود. از این مهم که بگذریم، اقدامات غیر عادی و خصمانهای که این رژیم علیه ایران دارد، ادلهای متقن برای جرح و رد اظهارات چنین شهودی از منظر حقوقی و عرف بین الملل است، گو اینکه مدیر کل محترم آرژانتینی الاصل آژانس اشارهای به منابع گزارشهایی که آنها را به عنوان گزارشهایی متقن، مفروض گرفته است نداشته است.
توجه به متن گزارش گروسی نشان میدهد که علیرغم تلاش او برای جلب رضایت سیاسی برخی کشورها، وی به میزان همکاریهای گسترده ایران در بازدیدها و تهیه گزارشها، ارائه سوالها و دریافت پاسخها، ناخواسته اقرار مینماید، اگر چه به زعم او پاسخهای طرف ایرانی برای مناطقی که وی در گزارش آن را مشکوک مینامد، قانع کننده نباشد.
بطور کلی استنادهای مدیرکل محترم آژانس در مورد سه مکانی که او در گزارش پادمانی خود ذکر کرده، مشترکاتی دارد:
نخست آنکه در مواردی ایران را به عدم ارائه گزارش، جلوگیری از دسترسی به برخی مکانها و در مواردی به سکوت متهم نموده است در حالیکه بر اساس پروتکلهای مورد توافق و استانداردهای مشخص شده آژانس، ایران تعهدی برای دادن دسترسی به مکانهای غیرهستهای ندارد ضمن اینکه علیرغم این موضوع در یک تصمیم مبتنی بر حسن نیت بطور داوطلبانه به آژانس اجازه داد از این مکانها بازدید و نمونه برداری نماید.
دوم آنکه: ایشان بر تصاویر ماهوارهای تجاری تاکید میکند که با وضعیت فعلی مناطق یاد شده مغایرت دارد. معلوم نیست چرا ایشان به جای تردید بر تصاویری که میتوان در دنیای مجازی بصورتی حرفهای جعل کرد، وسواس خود را در مورد تردید به جهان واقعی بهکار میگیرد که بایستی برای انجام آن، هزینههای مالی و امکانات لجستیکی بسیج نمود.
سوم: علیرغم آنکه مقدمات گزارشهای وی با افعال تردید آمیز قرین است و برای مثال از کلماتی چون: «ذخیره سازی احتمالی – مشخص نشده است – احتمالا- نتایج محتمل-شاید بتوان گفت و…» استفاده شده ، اما در نتیجه گیریهای تحلیلی -و نه عینی- مدیر کل محترم با لحن متقنتری حکم بر «عدم رفع تردید» میدهد!
چهارم: آقای مدیر کل در خصوص مکانهای مشخص شده در گزارش صهیونیستها، ایران را در ارائه پاسخهای «معتبر فنی» به سوالهای آژانس درباره پیدا شدن مواد هستهای در مکانهای اعلام نشده، ناکام معرفی مینماید! مدیر کل محترم آژانس به جای آنکه عدم مطابقت عکسهای ماهوارهای را با وضعیت جغرافیایی فعلی دلیلی بر تردید به گزارش عوامل صهیونیستی فرض کند و بر گزارشی که به صورت دقیق در محل مربوطه از وجود ذرات اورانیوم خبر میدهد و آزمایشات نیز آن را تایید میکند، تردید نماید به استدلال خرابکاری انسانی در آن محل شک میورزد. ایشان واضحترین دلایل چنین توطئهای را نادیده گرفته، از ایران میخواهد دلایل قانع کنندهتری برای این به اصطلاح مغایرت ارائه نماید!
مدیر کل محترم آژانس با اندکی منطق میتواند تصور کند که کشور پهناوری چون ایران با داشتن تنوع جغرافیایی، مستعد آن است که در نقاطی دور افتاده از آن با انجام خرابکاری انسانی آلودگی بوجود آید و اگر مقرر شود که قرائن دیگر را فقط با همین استدلال نادیده بگیرد، این بازی صهیونیستی سر درازی مییابد و این کشور باید مدام در حال پاسخ به گزارشات ساختگی دشمنانش باشد.
پنجم: ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اسفند ماه سال گذشته و در پی سفر رافائل گروسی به تهران توافق کردند تا مسائل ادعایی بر اساس نقشه راه مشخصی ظرف مدت معلومی حل و فصل شود. پیشتر نیز آژانس متعهد به رعایت حفاظت از اطلاعات محرمانه پادمانی کشورهای عضو شده است که عملکرد مدیر کل محترم آژانس در بازتاب رسانهای و گمانه زنیهای بعدی و ایجاد فضای ضد ایرانی در آستانه نشست شورای حکام در مغایرت با چنین تعهدی است.
و بالاخره آنکه؛ در شرایطی که از نظر حقوقی گزارشهای متخاصمانه و ساختگی از هیچ ارزشی برای راستیآزمایی برخوردار نیست و از سویی این دشمنی و تخاصم به استناد ترورهای دانشمندان هستهای در ایران قابل انکار نمیباشد، ایران اسلامی برای اثبات حسن نیت و حرکت در مسیر صلح و توافق، با حضور مدیرکل آژانس موافقت نموده در مسیر راستیآزمایی، تسهیلات لازم را برای ایشان فراهم کرده و با شرکت در سه نشست فنی تفصیلی جداگانه با مسئولین ذیربط آژانس طی دو ماه گذشته، توضیحات و مستندات فنی لازم را ارائه نموده است؛ معالاسف با توجه به تلاشهای رژیم صهیونیستی برای کارشکنی آشکار در مراحل مختلف شکلگیری، اجرا و نیز مذاکرات اخیر مرتبط با برجام، اراده این رژیم بر این قرار گرفته تا نتایج این گزارش علیرغم تردید آمیز بودنش نقش منفی در این روند ایفا کند، فلذا بصورت حیرت آوری متن گزارش اخیر مدیر کل محترم با اظهارات وی در پارلمان اروپا که پیش از پایان مراحل پیش بینی شده در بیانیه مشترک (دور سوم مذاکرات فنی) ارائه شد، مطابقت دارد. به عبارتی، جمعبندی مدیرکل از مدتها پیش آماده شده بود.
در واقع گروسی نه تنها خرابکاریهای رژیم صهیونیستی را دلیلی برای توطئه آمیز بودن این گزارشات ندانست، حتی در قامت رئیس دیدهبان سازمان ملل در امور هستهای از محکومیت عوامل رژیم صهیونیستی در ماجرای خرابکاری در تاسیسات هستهای ایران نیز دریغ کرد، تا با انتشار گزارش اخیر خود، به فرصت اعتمادسازی برای همکاریهای فیمابین پشت کرده باشد.
آژانس در چنبره اطلاعات ساختگی رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. این نوع اطلاعات گمراه کننده به طور مستقیم و یا از طریق عوامل رژیم صهیونیستی همانند موسسه علوم و امنیت بینالملل (ISIS) در اختیار آژانس قرار داده میشود. متأسفانه آژانس خود از جمله تأمین کنندگان مالی این موسسه صهیونیستی (براساس مندرجات پایگاه خبری همین موسسه) نیز میباشد.
نکته آخر اینکه جمهوری اسلامی بر عواقب چنین رویکردهای یکجانبهنگر در گزارشهای بین المللی و اتهام عدم استقلال و بیطرفی به این نهادها آگاه است و ترجیح میدهد از شیوههایی که موجب پذیرش استانداردهای دوگانه میشود پرهیز کند تا در مسیر برخی کشورها و نهادهایی که پس از انتشار گزارش خانم آلنا دوهان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران وی را متهم به اخذ رشوه از چین کردند، نیفتد و علت چنین گزارشی را به حساب تفوق رویکرد سیاسی بر فنی و عدم آشنایی مدیر کل محترم با قواعد حقوقی و حساسیت های شخصی او بگذارد و مشفقانه توصیه نماید که مسئولیت آژانس صرفا به بروزرسانی تحولات محدود نمیشود بلکه باید حفاظت از اطلاعات محرمانه پادمانی کشور میزبان را نیز تضمین نموده و موجبات توافقهای صلح آمیز در چارچوب منطق و حقوق کشورهای عضو را فراهم آورد.
در پایان میبایست تأکید شود که:
آژانس نباید به اطلاعات بهدست آمده از طریق فعالیتهای جاسوسی و یا ادعایی که از طریق منابع غیرموثق بهدست میآیند، استناد نموده و به آنها اعتبار بخشد. در واقع، استنادهای مبتنی بر مدارک ادعایی و جعلی، در مغایرت با اساسنامه آژانس و نظام راستیآزمایی است و لذا هیچ تعهدی را برای جمهوری اسلامی ایران جهت اجابت اینگونه درخواستها ایجاد نمیکند. اینگونه استنادهای غیرموجه فاقد توجیه و مبنای حقوقی است و صرفاً محملی برای تحت فشار قراردادن کشورها و اتهامزنی به آنها میباشد.
آژانس و اعضای آن باید با این بدعت غیراصولی و خطرناک که مخدوشکنندۀ حاکمیتهای ملی کشورها است، مقابله نموده و از آن جلوگیری بهعمل آورند.
در هر صورت، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه تسلیم چنین فشارهایی نخواهد شد و از کشورهای دیگر نیز میخواهد در جهت استقلال عمل و تقویت آژانس بهمنظور نیل به اهداف منعگسترش سلاحهای هستهای بهصورتی غیرتبعیضآمیز، تلاش خود را مبذول نمایند.
باتوجه به صدور فتوای رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران مبنی بر حرام بودن تولید، تکثیر، انباشت و استفاده از سلاحهای کشتارجمعی و شفافسازی گسترده بیسابقه توأم با یک سازوکار شدید راستیآزمایی، جمهوری اسلامی ایران چیزی برای پنهان کردن نداشته و اساساً به دلایل متعدد استراتژیک نیازی به سلاح هستهای ندارد.
انتهای پیام