با حذف چهارشنبه سوری و شب یلدا، این مراسم از اعتبار نمی افتند

قبلا هم البته به رسمیت نمی‌شناختند و از آن به عنوان چهارشنبه‌سوزی یاد می‌کردند ولی در دولت ابراهیم رییسی و با تغییر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی وجوه ملی شورا کم‌رنگ‌تر هم شده و حالا علنا به جای چهارشنبه‌سوری می‌گویند روز تکریم همسایگان! (‌لابد به خاطر سنت قاشق‌زنی) و در کنار شب یلدا هم اضافه کرده‌اند: روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان و لابد این یکی هم به سبب گردآمدن در خانه بزرگ‌ترها.

به این بهانه چند نکته را باید یادآور شد:

۱. تغییر دولت‌ها در چند دهه اخیر چنان بوده که ناگهان چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای رخ داده است. با تغییر دولت اصلاحات نام روز گفت‌وگوی تمدن‌ها را هم دولت احمدی‌نژاد برداشت و به این هم بسنده نکردند و حتی روز ملی گل و گیاه را هم از مناسبت‌های خرداد برداشتند!

بعد از دولت مهرورزی که البته دو سال آخر ملی و ایران دوست شده بود دولت روحانی تلاش‌هایی برای بازگشت به گفتمان دولت‌های سازندگی و اصلاحات انجام داد اما دولت فعلی گویا درصدد تکرار تجربه‌های احمدی‌نژاد است. اگرچه خود او مورد غضب قرار گرفته و دیگر معجزه هزاره سوم نیست اما تفکر احمدی‌نژادی می‌خواهد دوباره مردم را با استانداردهای خاص بازتعریف کند.

وظیفه دولت‌ها اما مهندسی فرهنگ مردم نیست. ارایه خدمات به آنان است و از دولت آقای رییسی هم انتظار می‌رفت و می‌رود به وعده‌هایی چون ساخت یک میلیون مسکن در سال و ایجاد یک میلیون شغل عمل کند و کاری به کار شب یلدا و چهارشنبه‌سوری نداشته باشد.

۲. ایرانیان پیش از اسلام با دو نماد آتش‌افروز و حاجی فیروز به استقبال نوروز می‌رفتند. بعد از ورود اسلام نماد آتش‌افروز حذف شد اما حاجی فیروز باقی ماند. احترام به آتش هم نه به عنوان آتش‌پرستی که از حیث احترام به نور باقی ماند ( الله نور السموات و الارض).

اسلام آمد ولی همچنان ایرانیان در سه‌شنبه آخر سال آتش به پا می‌کردند و از روی آن می‌پریدند و می‌گفتند زردی من از تو. سرخی تو از من.

در دوران ما درست است که برخی خانواده‌های مذهبی و چهره‌های انقلابی (‌به خاطر شبیه نشدن به رفتار شاه و هویدا در چهارشنبه‌سوری) این سنت را رواج نمی‌دادند اما این عمل ضد اسلامی -به مفهومی که مراجع علنا نهی کنند- تلقی نشد و تنها مرحوم مفتح در اسفند ۵۷ علیه چهارشنبه‌سوری موضع گرفت و به عنوان مخالف سنن ایرانی شناخته شد و مرحوم بهشتی هم چند ماه بعد او را در لیست خبرگان قانون اساسی قرار نداد و ناچار شد جداگانه نامزد شود و رای نیاورد. (عید ۵۸ مهندس بازرگان برای نوروز سنگ تمام گذاشته بود و این تفکر غلبه نیافت).

در سال های بعد هم بیشتر بر بیم حادثه‌آفرینی آتش تأکید می شد و در تبلیغات می‌کوشیدند از این حیث برحذر دارند. همین مقابله‌ها اما یک جشن ملی را به ترقه ترکانی و کارهای خطرناک سوق داد.

۳. مناسبت شب یلدا انتظار تولد خورشید در نخستین روز زمستان است. مراد این بوده که به تولد خورشید در اولین صبح بعد از پاییز دل ببندند و از زمستان نهراسند. بحث فرهنگ میهمانی مطلقا نبوده. با آغاز زمستان خانوادها دچار ترس از سرما و گرسنگی می‌شدند. چون اقتصادشان به کشاورزی ربط مستقیم داشته و فصل سرما همراه با توقف فعالیت کشاورزی و مشکل تأمین آذوقه همراه بوده و گاه به مرگ و میر می‌انجامیده است.

زمستان نمادی منفی بود و باید برای شکستن آن می کوشیدند. مثل حالا نبود که لذت ببریم!

پس تا طلوع خورشید بیدار می‌ماندند تا دل ببندند به طلوع خورشید به عنوان نماد امید و غلبه نهایی نور و گرما با برف و سرما. جدالی که سه ماه بعد با نوروز به ثمر می‌نشست و از این رو نوروز و آغاز بهار را جشن می‌گرفتند.

اکنون بر همگان روشن است که مناسبت‌های کریسمس و اول ژانویه و تولد مسیح قطعا از روی یلدای ما برداشته شده است. این یعنی شب یلدا عمری بیش از مسیحیت دارد چه برسد از عمر نواصول‌گرایان تازه به قدرت رسیده‌ای که می‌خواهند فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند!

۴. نام خیابان‌ها را می‌توان تغییر داد و اندک اندک به خاطر استفاده مردم از نرم‌افزارهای نشانی و تابلوهای رسمی جا انداخت. اما مناسبت هایی مانند شب یلدا و چهارشنبه سوری را نمی‌توان و اتفاقا به ایران‌دوستان انگیزه مضاعف می‌دهد. کافی است نگاه کنید طی چند دهه اخیر چقدر توجه به این مناسبت ها بیشتر شده و شگفتا به جای بها دادن به آنها در مقابل هالووین و ولنتاین به ستیز اینها هم رفته اند. این روند را در گرایش بیشتر به نام ایرانی هم می‌توان دید.

۲۱۳۰۲

فیلتر سرامیکی

حتما ببینید

نمایش آثار پیکاسو، سزان، ماتیس، رامبرانت و کاندینسکی

به گزارش ایلنا، نمایشگاه دهمین سالانه تبادل چاپ دستی در نگارخانه لاله در روز جمعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *