مهسا مژدهی: جنگ اوکراین در شرایطی وارد سومین سال خود شد که مساله اوکراین به موضوعی نسبتا حاشیهای تبدیل شده است. حضور برخی رهبران جهان در این کشور هر چند توانست چند قاب تاثیرگذار عکس بسازد اما در نهایت نمیتواند کییف را از آشفتگی موجود رها کند. از طرف دیگر ایالات متحده از دست پوتین کلافه شده است. او با رهبران کشورهای عربی دست دوستی داده است و تحریمها نتوانستهاند روسها را وادار به عقبنشینی از اوکراین کنند. در چنین شرایطی؛ بخشی از سرنوشت انتخابات آینده در امریکا را هم همین مساله جنگ در اوکراین تعیین میکند. هر چند روسیه تقریبا در باتلاق یک جنگ فرسایشی و هزینهبر گیر افتاده است، اما موضوع برای غرب و آمریکا هم تا همان اندازه ناامیدکننده است.
در پیام امروز با علی بیگدلی کارشناس مسائل بینالملل در مورد جنگ اوکراین و ایالات متحده به گفتگو نشستهایم:
وضعیت روسیه را در اوکراین چطور میبینید؟ آیا واکنشهایی که بایدن در ماجرای مرگ ناوالنی و جنگ اوکراین دارد، به معنای آن است که واشنگتن از دست روسها کلافه شده است؟
همینطور است. یعنی علیرغم انتظاراتی که غربیها و مخصوصا امریکا در ارتباط با تنبیه روسیه داشتند، آنها خیلی موفق نبودند. مصداقش هم رشد اقتصادی سه درصدی روسیه طبق گزارش بانک جهانی است. روسها توانسته اند از شیوه دور زدن تحریمها استفاده کردند. نقش پنهان روسیه در خاورمیانه هم مساله جداگانهای است. آنها در ارتباط با حوثیها بسیار با نفوذ بودهاند و مسکو خوشحال است از اینکه امریکاییها و انگلیسیها در منطقه به دست حوثیها گرفتار شدند.
علیرغم دوستی بسیار عمیق و گستردهای که بین نتانیاهو و پوتین وجود دارد و با وجود اینکه ۲۰ درصد جمعیت اسراییل روسیتبار هستند، ولی مسکو ارتباط خود را با دنیای عرب بالا برده است.سفر عجولانه پوتین به عربستان و امارات برای کاهش تولید نفت خیلی موفقیتآمیز بود و عربستان قول داد یک میلیون تولید خود را کاهش دهد و خود روسیه روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت خود را کاهش داده است. اینها به زیان آمریکا است و در آستانه انتخابات موثر به نظر میرسد. برای انها بنزین بسیار اهمیت دارد و آنها حساسیت زیادی روی بنزین دارند. بنابراین این مساله میتواند یک آزاررسانی نسبت به بایدن باشد.
از طرف دیگر آمریکاییها اشتباه کردند که دست به یک تنبیه خیلی عجولانه و گسترده در قبال روسیه زدند. روسیه کشوری نیست که غرب بتواند به این راحتی دست به تحریمش بزند و آنها را از زندگی ساقط کند. این وسط اتحادیه اروپا در حالحاضر با مشکل رو به رو است. مشکلات اقتصادی دارد و سطح اشتغال ۹ درصد کاهش پیدا کرده است. اروپاییها نگرانند که مبادا روسیه دست به حمله انتقام جویانه بده. اولاف شولتس اعلام کرده ما ۲۰۰ میلیارد دلار برای تقویت نیروهای نظامی آلمان تا پنج سال آینده اختصاص دادهایم. این مسابقه تسلیحاتی در اروپا خودش میتواند خطرناک باشد. اروپاییها از روسها میترسند و سوابق تاریخی هم اینطور نشان داده شده است که حق دارند. روسیه دست به مانورهای نظامی عجیب زده است. موشکهای اف ۳۵ روسیه انقدر قدرت مانور بالایی دارند که هیچ هواپیمایی در دنیا حریف آن نیست. موشک اتمی که میخواهد به فضا بفرستد و ماهوارهها را منفجر کند باعث نگرانی شدید امریکاییها شده است.
امریکا نباید خیلی تلاش کند تا روسیه را تحت فشار بگذارد چون روسیه کشور معمولی نیست و میتواند دست به سیاستهای انتقامجویانه بزند. اروپاییها نگران هستند که پوتین بعد از اوکراین از یک طرف به لهستان و از طرف دیگر به کشورهای کوچک دهانه دریای بالتیک یعنی لیتوانی و استونی حمله کند. غربیها با همین چهار ایالتی که روسیه گفته روستبار هستند موافقند. اما نگران این هستند که پیشرفت بیشتری ایجاد شود. اما آنها نمیخواهند روسها بیشتر از این پیشروی کنند که هم افکار داخلی اوکراین را سر لج بیندازند و هم فضای بینالمللی را تحریک کنند. من همیشه گفتهام روسیه از اوکراین دست خالی بیرون نخواهد آمد. این دو سالی که گذشته یک سالش جنگ بوده و سال دومش دچار یک فرسایش شده و هر چقدر هم میگذرد با توجه به بهم ریختگی نظام سیاسی و آن سیستم امنیتی و ارتشی اوکراین که ناموفق بوده و وزیردفاعش به دلیل اینکه سلاحهایی که از غرب میگرفت را قاچاق میکرد و سر از مکزیک در آورد، یک افتضاح به بار اورد، بدتر میشود.
رفتوآمد مقامات غربی در روزهای گذشته نمیتواند چاره درد اوکراین باشد. اروپاییها چون خودشان مشکل و نگرانی دارند در مورد اوکراین مقداری از آمریکا دور شدهاند. فکر میکنم بهتر است این کشورها در سال سوم جنگ مساله را به نحوی سامان دهند. باز روسیه را به دنیا و حتی گروه هفت برگردانند. روسیه به نوعی دنبال باجخواهی است و اروپاییها هم چارهای ندارند جز اینکه جواب باجخواهی پوتین را بدهند.
در غرب این مساله مطرح است که جنگ غزه منجر به کاهش توجه به اوکراین شده است. آیا میتوان گفت غرب عملا حواسش از آنچه در اوکراین میگذرد پرت شده؟
وقتی جنگ در غزه شروع شد توجهات به سمت خاورمیانه رفت و الان هم همینطور است. به ویژه اقدامات حوثیها باعث شده سطح آزاررسانی به غربیها افزایش پیدا کرده است. منتها هر چقدر اتفاقات در غزه و یمن گسترش پیدا کند به نفع روسیه است. برای اینکه آمریکاییها را در چالهای گرفتار میکنند که معمول نیست انتهایش کجاست. مسکو هم از این فضا استفاده کرد. با توجه به عمق دوستی که بین نتانیاهو و پوتین است، او حمله اسراییل به غزه را محکوم کرد و باعث بالا رفتن محبوبیتش در دنیای عرب شد. او به عربها طلا میفروشد و نفتش را با حجم بسیار بالایی به چین صادر میکند. بنابراین آنچه در خاورمیانه اتفاق افتاده اوایل باعث سرگیجه غرب شد و الان به نفع روسیه پیش میرود. از سال دوم جنگ اوکراین هم جنگ دچار فرسایش شد. پوتین در مصاحبه اخیر هم گفت ناتو و امریکا تا بیخ گوش روسیه پیشروی کرده و باید پای خود را کنار بکشند. شاید از جهت منطق سیاسی حق به جانب پوتین باشد. این رفتار تحقیرآمیزی بود که آمریکاییها در زمان بوش پدر علیه روسیه پیش بردند. نظم نوین جهانی که بوش پدر به وجود اورد هدفش این بود که مسکو از گردونه قدرت بینالمللی خارج شده و این نظم نوین جهانی به دست آمریکاییها اداره میشود. آنها رفتارها و اظهارنظرهای تحقیرآمیزی داشتند و پوتین در دهههای گذشته باز توانست روسیه را به یک قدرت قابل توجه تبدیل کند.
اگر روسیه موفق شود در خاک اوکراین پیشروی بیشتری کند، میتواند در وضعیت دموکراتها در انتخابات بعدی مؤثر باشد؟
حتما تاثیر میگذارد. بههمین دلیل الان جمهوریخواهان جلوی کمک ۶۱ میلیاردی به اوکراین را گرفتهاند. بین ترامپ و پوتین روابطی دوستانه وجود دارد. هر دو آنها از نظر شکلی نو محافظهکار هستند و راست افراطی نگرشی است که هر دو دارند. از طرف دیگر خانم ماریا لوپن که راستگرای افراطی بود از روسیه وام گرفت. از آنجایی که راستافراطی در اروپا در حال قدرتگیری است، به نفع پوتین و بهضرر کلی امریکایی ها است. این اتفاق اتحادیه اروپا را از امریکا جدا خواهد کرد. با آمدن ترامپ در صورتی که بتواند انتخابات را ببرد ژئوپلتیک جهانی تغییر خواهد کرد چون او از هر نوع اتحاد و تعهد بینالمللی فراری است.
۳۱۱۳۱۲