دیه پسرم را به کودکان بی سرپرست می‌بخشم

زمستان سال ۱۴۰۰ گزارش درگیری خونینی در یکی از بوستان‌های تهرانپارس به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام شد. پس از آن مأموران به محل نزاع رفتند و با بررسی‌های اولیه پی بردند که درگیری میان دو پسر جوان رخ داده و در جریان آن یکی از آن‌ها با ضربات چاقو مجروح شده و ضارب نیز از صحنه فرار کرده است. پس از آن مجروح حادثه به بیمارستان منتقل شد، اما ساعتی بعد به علت شدت جراحات وارده و خونریزی شدید تسلیم مرگ شد و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

در نخستین گام مأموران پلیس به سراغ شاهدان درگیری رفتند و آن‌ها مشخصات ضارب را که پسری ۲۶ ساله به نام بهروز بود به پلیس دادند.

در ادامه بررسی‌ها سرانجام با تلاش مأموران پسر جوان ردیابی و بازداشت شد و در همان بازجویی‌های اولیه به درگیری خونین با مقتول اعتراف کرد و گفت: من عاشق دختری بودم و قرار بود ازدواج کنیم، اما روز حادثه خانواده نامزدم خبر مرگ مشکوک او را به من دادند، از شنیدن این خبر دیوانه شدم، با حالی پریشان در خیابان‌ها راه می‌رفتم و گریه می‌کردم تا اینکه به پارک رسیدم، در آنجا مقتول را دیدم و با هم چشم در چشم شدیم، از آنجا که حالم بد بود با او درگیر شدم.

با وساطت چند نفر دعوا خاتمه پیدا کرد. من روی نیمکت پارک نشسته بودم و به نامزدم فکر می‌کردم که نیم ساعت بعد همان پسر دوباره با یکی از دوستانش به پارک برگشتند و ناگهان به سمتم حمله کردند، من هم برای دفاع از خودم با چاقو او را زدم و وقتی روی زمین افتاد فرار کردم. با اعتراف متهم، بازسازی صحنه جرم انجام شد و با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

 نخستین جلسه دادگاه و حکم قصاص

در آن جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و قضات پس از شنیدن دفاعیات متهم، گزارش پزشکی قانونی و پلیس و بررسی پرونده و براساس درخواست اولیای دم وی را به قصاص محکوم کردند و حکم با تأیید قضات دیوان عالی کشور قطعی شد و متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
 
بخشش مادر مقتول

در حالی که دو سال از قطعی شدن حکم گذشته بود و پسر جوان در یک قدمی اجرای حکم قصاص قرار داشت، سرانجام مادر مقتول که تنها، ولی دم پرونده بود به شرط دریافت دیه رضایت داد و پسر زندانی از چوبه دار رهایی یافت.
مادر مقتول زمانی که برای اعلام رضایت به دادگاه رفت، گفت: من با دریافت دیه قاتل پسرم را بخشیدم هر چند تمام زندگی‌ام که پسرم بود از دست رفت، اما حالا اعلام می‌کنم که تمام دیه پسرم را برای شادی روح فرزندم به کودکان بی‌سرپرست می‌بخشم.

به این ترتیب با بخشش بهروز او در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

 دومین جلسه دادگاه

در این جلسه بهروز ضمن تشریح جزئیات ماجرای درگیری با قربانی به قضات گفت: روز حادثه شنیدن خبر مرگ نامزدم من را شوکه کرده بود، هنوز هم نمی‌دانم دختری که در سلامت کامل بود و هیچ بیماری نداشت چطور فوت کرد. باور کنید آنقدر این خبر مرا شوکه کرده بود که نمی‌دانستم چکار می‌کنم. فکر می‌کردم دنیا برایم تمام شده و دیگر نمی‌توانم به زندگی ادامه دهم. قطعاً اگر آن روز حال روحی خوبی داشتم کارم به درگیری نمی‌کشید و حالا اینجا نبودم.

وی در ادامه افزود: من نه مقتول را می‌شناختم و نه کینه‌ای از او داشتم به یکباره باهم درگیر شدیم. حتی اگر او دوباره برنمی‌گشت این اتفاق نمی‌افتاد. من شرمنده خانواده‌اش هستم مادرش بزرگی کرد و با گذشت از خون پسرش به من زندگی دوباره داد و حالا هم از شما قضات می‌خواهم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوید. واقعاً از کارم پشیمان هستم.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

روزنامه ایران

فیلتر سرامیکی

حتما ببینید

جو دوسر پرک: طلای سفید صبحانه

جو دوسر پرک: طلای سفید صبحانه

جو دوسر پرک، این دانه کوچک و طلایی رنگ، در سال‌های اخیر به عنوان یک …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *