کارگردان نمایش «غول نخودفرنگی» میگوید که این نمایش درباره درگیری خانوادهها در رابطه با فضای مجازی است.
به گزارش ایسنا، نشست هفتگی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران به بررسی نمایش «غول نخودفرنگی» اختصاص داشت که با حضور رضا آشفته، رضا کیانی و مریم جعفری حصارلو برگزار شد.
در ابتدای نشست که روز دوشنبه، ۲۷ تیرماه ۱۴۰۱ در تالار هنر برگزار شد، حسین فدایی حسین توضیحاتی درباره متن و اجرای خود ارائه داد و عنوان کرد که نمایشش با مضمون درگیری خانوادهها با فضای مجازی و مشکلات آن برای خانواده اجرا میشود اما در این نمایش غولی به فضای این خانه و خانواده ورود میکند و در صدد به وجود آوردن دوباره و بازیابی آن فضای صمیمی و ارتباط خانوادگی برمیآید.
فدایی حسین اضافه کرد که این نمایش برای گروه سنی ۶ سال به بالا است اما کودکان کمسن و سالتر نیز میتوانند به تماشای آن بنشینند.
وی درباره انتخاب غول و گذاشتن آن در مقام منجی خانوادهی عصر ارتباطات توضحی داد: ما در دورهای زندگی میکنیم که خواسته یا ناخواسته درگیر مناسبات تکنولوژی و فضای مجازی شدهایم. همه بر این آلودگی واقفیم و این مؤلفهی مثبتی نیست و طبعا تبعاتی را در پس خود دارد که به مرور و با گذشت زمان شدیدتر میشود. از طرفی همین مؤلفه است که ارتباطات را گسترش داده و گاهی آدمهای دور از هم را به هم نزدیک کرده اما استفادهی غیرصحیح از آن به نوعی آدمهای نزدیک به هم را از یکدیگر دور کردهاست. این معضل بزرگی است و در پس خود این پرسش را مطرح میکند که کدامیک از این دو دارای اهمیت و ارزش والاتری هستند؟ همین امر است که در پی خود باعث کاهش فعالیت جسمی هم میشود و در کنار تأثیرات مثبتش، ضربههایی را هم به جامعه و محیط خانواده میزند.
فدایی حسین بیان کرد : تمرکز اصلی نمایش بر روی مشکل ارتباط خانواده در این شرایط است. اما برای حل این مسأله و ایجاد یک پیوند برای نمایشی کردن این جریان باید عنصری پیدا میشد که هم برای مخاطبان و هم برای بچهها آشنا و جذاب باشد و پیوندی میان کودکان فعلی و بچههای قدیم ایجاد کند.
به عقیدهی او تنها عنصری که این مناسبات را دربرمیگرفت، غول بود؛ مؤلفهای که همواره در داستانهای گذشته حضور داشته و از طرفی پدر و مادر را به گذشته و قصههای کودکی خودشان ارجاع میدهد و از طرفی عنصری است که به لحاظ بصری و از جنبههای داستانی، جذابیتهایی برای کودکان نیز دارد.
فدایی حسین اضافه کرد که پیش از اجرای عموم و بر صحنه آوردن نمایشش، اجراهایی جدا برای کودکان داشته و هدفش از این کنش، دانستن و وقوف بر نظرگاه آنان نسبت به اجرا بوده و چیزی که با آن مواجه میشد، پاسخهایی کلی و مختصر بود اما آنچه در میان این پاسخها نظرش را جلب کرد، اتفاقنظر تمام کودکان و اشتراک آنها در این مورد بود که همهی آنها دوستی خیالی مانند غول داشتند و همین نظرگاه مکمل شخصیتهای نمایش او و محرکی برای ادامه دادن مسیر وی شد.
او به بیان نکاتی درباره عنصر خیال که همواره در آثارش از آن بهره میبرده پرداخت و ارتباط آن با گذشته و تکرار و یادآوری و در عین حال همبستگی آن با آینده را مورد بررسی قرار داد و آن را جزء مهمی از زندگی دانست اما یادآوری کرد که گذر از این مسأله هم ناممکن است که اساس حضور در صحنه و حذف مؤلفهی تنهایی موجب سلب خیال میشود.
در ادامه رضا آشفته، به فانتزی کار اشاره کرد و این مسأله را مهمترین عنصری دانست که باعث برقراری ارتباط میان کودک و یک اجرای نمایشی میشود.
رضا کیانی نیز به بیان این نکته پرداخت که اکنون فرصت ارزشمندی است که بازگشت و رجعتی به کار کودک داشتهباشیم و این مشکل با چیستی و چرایی کار کودک را کنار بگذاریم.
مریم جعفری حصارلو هم به تأکید و عمیق شدن روی متن نمایش و مناسبات ژانری و مکتبی آن پرداخت.
انتهای پیام