امروز یازدهم مرداد شصتمین سالروز حصر ۲۴۵ روزه امام خمینی در سال ۱۳۴۳ است.
آیتالله سید روحالله موسوی خمینی از جمله مخالفان و منتقدان اصلی دستگاه حاکمهِ پهلوی بود. ایشان در بین مخالفان محمدرضا شاه و اسدالله عَلَم نقش بسیار پر رنگی داشت. به دنبال اجرای تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی در دولت اسدالله عَلَم در ابتدای سال ۱۳۴۱ اعلامیهای بسیار تند علیه شاه و اقدامات اصلاحی او منتشر کردند.
ایشان در واکنش به اقدامات نخستوزیر عَلَم در اردیبهشت سال ۱۳۴۱، هشدار دادند: «تا مادامی که این دولت در مصدر کار است، داخلِ هیچ قِسم مذاکره صلح و مصالحهای نخواهیم شد.»
امام در آبان ۱۳۴۱ نیز طی تلگرافی از عملکرد اسدالله عَلَم به محمدرضا پهلوی شکایت کردند و با اعتراض شدید نسبت به استفاده ابزاری حکومت از دختران و زنان برای شرکت در میتینگهای انتخاباتی در قالب تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند و در فروردین ۱۳۴۲ در نامهای به علمای سراسر کشور خواستار استیضاح اسدالله عَلَم شدند.
طبق گزارش ساواک در اواسط بهار ۱۳۴۲، فضای عومی کشور ملتهب پیشبینی شد و گزارشهایی درباره شکلگیری تظاهرات روحانیون و مردم در خرداد ماه به دربار و دفتر نخستوزیری رسید.
پیشبینی عَلَم این بود که وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور بغرنجتر از قبل میشود. او شاه، دربار و دستگاههای امنیتی و انتظامی کشور را آماده رویارویی با معترضان کرد.
عَلَم به شاه گفت: «… باید بزنیم» و در برابر پرسش شاه که چگونه باید زد؟ پاسخ داد: «… یعنی با گلوله بزنیم. اگر موفق شدیم که چه بهتر وگرنه مرا مسؤول معرفی کنید.»
به دنبال حمله ماموران گارد سلطنت در دوم فروردین ۱۳۴۲ و کتک زدن، دستگیری و زندانی کردن طلاب و روحانیون عزادار مدرسه فیضیه، امام خمینی بارها و بارها از این رفتار وحشیانه و توهینآمیز در منبرها و سخنرانیهایشان به تندی یاد کردند.
تندترین سخنان امام علیه رژیم گذشته در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ بیان شد. این سخنان با واکنش خودجوش مردم قم و شکلگیری برخی اعتراضات در این شهر و کشیده شدن اعتراضات به تهران و اعتراضات خیبانی در اطراف بازار بزرگ تهران توسط مردم و روحانیون در بامداد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ شد.
دستگاه جاسوسی رژیم که شکلگیری این اعتراضات را در اواسط بهار ۱۳۴۲ پیشبینی کرده بود به نخستوزیر هشدار داده بود تا دستگاههای نظامی و انتظامی در آمادهباش کامل برای رویارویی با تظاهرکنندگان باشند.
اسدالله عَلَم در تماس تلفنی با سپهبد علی نصیری رییس وقت شهربانی کل کشور دستور به گلوله بستن مردم را صادر کرد.
او وقتی تردید نصیری برای انجام فرمان دید، بر فرمان خود پافشاری کرد و رییس شهربانی را موظف به تمکین از دستور نخستوزیر کرد. عَلَم بعد از صدور دستور، به سرعت خودش را به دفتر رییس شهربانی کل کشور رساند.
سِر آنتونی پارسونز، آخرین سفیر انگلیس و دوست نزدیک اسدالله عَلَم در کتاب خاطراتش، نخستوزیر را مسؤول اصلی سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ معرفی کرد و نوشت: «… عَلَم شخصا دستور تیراندازی را صادر کرده بود.»
اسدالله عَلَم ۱۱ سال بعد در سال ۱۳۵۳ دلیل به رگبار بستن مردم قم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را این گونه توجیح کرد: «من چارهای جز این کار نداشتم … اعلیحضرت خیلی رقیقالقلب بودند و از خونریزی خوششان نمیآید.»
داریوش همایون، از فعالان سیاسی عصرِ پهلوی نیز نقش عَلَم در سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را مورد اشاره قرار داد و گفت: «اگر در آن زمان ثبات و قاطعیت شخص اسدالله عَلَم نبود چه بسا رژیم پهلوی با خطر سقوط مواجه میشد.»
امام خمینی عصر عاشورای ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه نطق تاریخیشان که بعدا منشاء قیام ۱۵ خرداد شد را ایراد کردند.
واکنش ساواک و شهربانی کل کشور به این سخنرانی و حمایت مردم از آن، دستگیری تعداد زیادی از طلاب و مردم در شامگاه ۱۴ خرداد و یک روز بعد محاصره و بازداشت امام امت در ساعت سه نیمه شب سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به وسیله دهها کماندو در منزلشان در محله قاضییخچال قم بود.
ماموران شهربانی امام خمینی را در حالی که مشغول خواندن نماز شب و تعقیبات آن بودند، دستگیر و به تهران منتقل کردند. آنان ابتدا امام را به زندان باشگاه افسران بردند اما در غروب همان روز به زندان قصر انتقال دادند و ۱۹ روز در آنجا حبس کردند. امام خمینی در بیستمین روز – چهارم تیر ۱۳۴۲ – به پادگان عشرتآباد منتقل شدند و ۴۰ روز نیز در آنجا حبس شدند.
ایشان در عشرتآباد از پاسخ به سؤالات متعدد بازجوی امتناع کردند. ایشان در این زندانِ نظامی، رژیم پهلوی و دستگاه قضاییش را غیر قانونی و فاقد صلاحیت دانستند و هیچ جوابی به بازجوییها ندادند همین مسئله موجب زندانی شدن ایشان در سلولهای تنگ و تاریک انفرادی شد اما امام آنجا را به محلی برای مناجات با پرورگار، عبادات روزانه و قرائت قرآن و دعا و مطالعه کتابهای تاریخ معاصر از جمله کتاب تاریخ مشروطیت ایران، کتابی از جواهر لعل نهرو و داستان استقلال هند و اندونزی تبدیل کردند.
دستگیری امام اعتراض همزمان بزرگان و علمای حوزههای علمیه قم و نجف را به دنبال داشت. علمای شیعه ایران و عراق اعلامیهها و تلگرامهایی را در اعتراض به اقدام رژیم و کشتار مردم عزادار در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ صادر کردند. جمعی از بزرگان و علمای قم از جمله آیات عظام سید شهابالدین مرعشی نجفی، سید محمدهادی میلانی و سید محمدکاظم شریعتمداری به همراه جمع دیگری از حوزویان در اعتراض به این دستگیری به تهران مهاجرت کردند. تعدادی از علمای مهاجر در بدو ورود به تهران در حمله ماموران ساواک دستگیر و برای چند روز بازداشت شدند.
علاوه بر مهاجرت علما، برادر بزرگ ایشان به دیدار امام در زندان عشرتآباد رفت. امام خمینی در این دیدار در جریان مهاجرت علمای و بزرگان حوزههای علمیه قم و دستگیری موقت تعدادی از آنان قرار گرفتند. ایشان پس از اطلاع از تعطیلی اعتراضی بازار و دروس حوزههای علمیه، اصناف بازار و اساتید حوزه را به بازگشایی مغازهها و شروع مجدد درس و بحث فراخواندند.
رژیم پهلوی بعد از ۵۷ روز حبس امام امت در سه زندان تهران از یک سو برای کاستن از حساسیت علمای حوزههای علمیه قم و نجف و از سوی دیگر برای فراهم کردن بستر حضور مردم در انتخابات مجلس شورای ملی و سنا، امام خمینی را در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۴۲ به همراه آیتالله محلاتی و آیتالله قمی را در زندان ساواک گرفتار بودند را به خانه ساواک در منطقه داوودیه تهران منتقل کردند و در حصر خانگی نگهداشتند.
سرلشگر پاکروان رییس وقت ساواک در پنجاه و هفتمین روز زندانی امام به دیدار ایشان در پادگان عشرتآباد رفت و خبر آزادی ایشان از زندان را داد. او در این دیدار در عین حال از امام خواست تا در سیاست دخالت نکند.
او گفت: «سیاست آلوده به نیرنگ، دروغ و تزویر است، شما از دخالت در آن اجتناب کنید.» امام هم در واکنش به او گفت: «ما در سیاست به این معنا از اول هم دخالتی نداشتیم.»
هنوز بیش از یک ساعت و نیم از انتقال امام به محل حصر ساواک در منطقه داوودیه تهران نگذشته بود که مردم از حضور امام در این منطقه مطلع شدند و تعدادی زیادی از آنان در ساعت ۱۶ به در خانه ایشان رفتند. با اطلاع مقامات ساواک از این خبر، منزل امام به محاصره پر تعداد ماموران سازمان اطلاعات و امنیت پهلوی درآمد و اجازه دیدار امام با دوستدارانشان سلب شد.
از اولین ساعات شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۴۲ مغازهداران تهران و شهرستانها به مناسبت انتقال امام از زندان عشرتآباد به داوودیه تهران، بر سر درِ مغازههای خود پرچم نصب و در و دیوار محلههایشان را چراغانی کردند و با شیرینی و شکلات از هممحلهایهای خود پذیرایی کردند.
ساواک در گزارشی از هجوم مردم به داوودیه نوشت: «طبق اطلاع ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه روز جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۴۲ آیتالله خمینی به اتفاق سه نفر از همراهان زندانی ایشان از زندان آزاد شدهاند و گفته میشود در داودیه و یا قلهک سکونت نمودهاند. این خبر که ساعت ۱۶ منتشر گردید، دستجات مردم و روحانیون در خیابانها به یکدیگر گفته و به سمت شمیرانات رهسپار شده بودند.»
حضور مردم در محل حصر امام به حدی بود که خیابانها و کوچههای اطراف خانه داوودیه پر از جمعیت مشتاق شد طوری که تردد خودروهای عبور سخت شد. همین مسائل باعث شد در پایان روز دوم اقامت امام و همراهانشان در داوودیه مأموران ساواک و شهربانی اجازه دیدار مردم با امام را ممنوع کنند و از بیم افزایش حضور مشتاقان امام در روز ۱۴ مرداد افراد در حصر خانگی را به منزل دیگری در منطقه قیطریه تهران منتقل کنند. امام خمینی و همراهانشان تا ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ در این منزل در حصر بودند.
عصر ۱۳ مرداد ۱۳۴۲ روزنامههای رژیم خبر دروغِ تفاهم مراجع عظام تقلید با مقامات دولت را در حالی منتشر کردند که امام خمینی در حبس ماموران ساواک بودند. با این حال بزرگان و علمای قم با انتشار بیانیههای جداگانهای هر گونه توافق بین مراجع و رژیم را تکذیب کردند.
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی بیانیهای تند و افشاگرانه نوشتند.
رژیم پهلوی سرانجام امام امت و سه همراه ایشان را ۱۳ روز بعد از اولین سالگرد ضرب و جرح طلاب و روحانیون مدرسه فیضیه در دوم فروردین ۱۳۴۲ را پس از ۳۰۲ روز حبس و حصر، در آستانه محرم ۱۳۴۳ آزاد کرد.
سرهنگ مولوی رییس ساواک تهران و مامورانش امام را شبانه از محله قیطریه تهران به محله قاضییخچال قم منتقل کردند. آنان امام را در ساعت ۲۲ روز ۱۵ فروردین ۱۳۴۳ در میدان نکویی قم که بیش از صد متر با منزلشان در محله قاضییخچال فاصله نداشت، پیاده کردند و به سرعت دور شدند.
برخی جوانان محلی امام را شناختند و به استقبال ایشان رفتند و با سلام و صلوات، ایشان را در خانهشان مشایعت کردند. علاوه بر حضور جمعیت انبوه در منزل و کوچه محل سکونت امام خمینی برخی از علما و روحانیون طراز اول قم نیز همان شب به دیدار امام رفتند.
آزادی امام خمینی بعد از ۳۰۲ روز از حبس و حصر رژیم پهلوی در مدرسه فیضیه و شهر قم چند روز طول کشید.
امام خمینی در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ بار دیگر دست به افشاگری علیه رژیم زد و در سخنرانی تندی که در مدرسه فیضیه علیه رژیم شاه داشتند، به تشریح علل و عوامل شکلگیری قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و رفتار رژیم با طلاب و مردم پرداختند.
امام خمینی و برخی از بزرگان و مراجع عظام تقلید قم در اولین سالگرد قیام ۱۵ خرداد در فروردین ۱۳۴۳ با صدور اعلامیه مشترک و بیانیههای جداگانه، این روز را روز عزای عمومی معرفی کردند.
۲۱۶۲۲۰