عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به گزارش اخیری که در مورد رتبهبندی دانشگاهها منتشرشده، ضمن بیان اینکه دانشجویان دانشگاههای ایران در مرتبه پایینی از نظر میزان انگیزه قرار دارند، هشدار داد: آموزش عمومی و آموزش عالی این مسئله را جدی بگیرند. زیرا دائم شاهد این هستیم که دانشجویان توانا و بیانگیزه در این ساختار آموزشی، به سال آخر دانشگاه که میرسند، میخواهند از کشور بروند و کسی نیز نمیتواند مانع آنها شود!
به گزارش ایسنا، یکی از نمودهای بیرونی بیتوجهی به علوم پایه بهویژه رشته ریاضی، کاهش دانشآموزان متقاضی رشته ریاضی مقطع متوسطه است. این مشکل به قدری شدت یافته که به گفته معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش، رشته ریاضی در برخی دبیرستانها به علت عدم تقاضا تعطیل شده است!
در بخش اول گفتوگوی تفصیلی با دکتر زهرا گویا، عضو هیئت علمی دانشکده ریاضی دانشگاه شهید بهشتی ابعاد مختلف و دلایل بروز این معضل مورد بررسی قرار گرفت. دکتر گویا در این مصاحبه به سالهای بین ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۱ اشاره کرد که متقاضیان رشته ریاضی فیزیک با متقاضیان رشته علوم تجربی برابر شده بود و حدود ۳۰ درصد دانشآموزان، متقاضی رشته ریاضی بودند. دلایل این موفقیت تاسیس مجله رشد آموزش ریاضی، راهاندازی مسابقات ریاضی و پیوستن به المپیاد جهانی ریاضی بودند که کمک کردند ریاضی در مدرسه جان بگیرد و توسعه پیدا کند. همچنین وی عواملی را که در از دست رفتن این فرصت نقش داشتند را به تفصیل برشمرد.
در بخش دوم این مصاحبه، دکتر گویا با بررسی وضعیت ریاضی مدرسهای در دوران کرونا، پیشنهادهایی را برای احیای ریاضی مدرسهای ارائه کرد.
بخش دوم این مصاحبه به شرح زیر است:
دکتر زهرا گویا در گفتوگو با ایسنا، در خصوص عملکرد و وضعیت ریاضی مدرسهای در دوران کرونا توضیح داد: در دو سالی که آموزش حضوری به دلیل همهگیری، به حالت تعلیق درآمد، با هر سختیای که بود، آموزش تداوم یافت که بار اصلی آن، بر شانههای معلمان عزیز بود. حال که خدا را شکر همهگیری رو به اتمام است و مدارس در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ به طور رسمی حضوری خواهند شد، لازم است فکر کنیم که برای دانشآموزانی که دو سال از طریق آموزش مجازی درس خواندهاند و عادتهای یادگیریشان تغییر بنیادی پیدا کرده، چه طرح و برنامهای داریم؟ مگر میشود این دو سال را نادیده گرفت و به قبل برگشت؟ این تصور از نظر من، بیشتر یک رؤیاست که با صادق بودن یا کاذب بودنش کاری ندارم! ولی رؤیاست و به حقیقت نمیپیوندد.
نیازمند یک تغییر پارادایمی در آموزش هستیم
وی با بیان اینکه آموزش در جهان، باید و باید که خود را برای مواجه شدن با یک تغییر پارادایمی، آماده کند، تصریح کرد: مدرسه و دانشگاه معنای تحولیافتهای خواهند داشت و برگشت به گذشته، ارزش افزودهای ندارد. به باور من، انصاف نیست که با سماجت، تجربه غنی این دو سال را نادیده بگیریم و به گذشته برگردیم و همان محتوا و روش و ارزشیابی و همه چیز و همه چیز را به قبل برگردانیم و در انتظار تحسین تاریخ باشیم که چه خوب این رجعت را انجام دادیم و انتظار داشته باشیم تاریخ به ما احسنت بگوید! فکر میکنم اگر این اتفاق عجیب بیفتد -که احتمالش کم نیست- درصد ورودی به رشته ریاضی نزولیتر شده و به تدریج، به سمت صفر میل میکند. آنوقت تاریخ متعجبانه به ما خواهد گفت که چرا آنقدر بیخیال بودید! که چنین مباد!
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه «آموزش مجازی، مزه تازهای در ذائقه دانشآموزان ایجاد کرده است»، اظهار کرد: آموزش مجازی همه دانشآموزان را با هر درجهای از برخورداری یا محرومیت، با تکنولوژی آشنا کرده است. انکار این آشنایی و تحول در دیدگاه، مانند انکار نور است. تکنولوژی دیجیتال نسل جدید، با سرعت در حال توسعه است و همین موضوع برای دانشآموزان، نویدبخش است.
وی با اشاره به دو ویژگی جذابِ نسل جدید تکنولوژیهای دیجیتال، تشریح کرد: قابل دسترس بودن و سرعت دسترسی دو ویژگی جذابِ نسل جدید تکنولوژیهای دیجیتال هستند. با شرایط جدید، ارائه برنامههای قبلی با مشکل روبرو خواهد شد. دانشآموزان یاد گرفتهاند که از اینترنت، استفاده کنند و انتخابگر باشند. آموزش دانشهایی که از طریق جستجو در اینترنت و خودآموزی قابل حصول است، جاذبهاش را برای دانشآموزان، از دست داده است. در حالی که دانشآموزان به آموزش تفکر انتقادی، کسب مهارتهای فرآیندی از قبیل تخمین زدن و تقریب زدن برای تصمیمگیریهای مناسبتر و صورتبندی مسائل و بسیاری چیزهای دیگر نیاز دارند که مدرسه میتواند این فرآیند یادگیری را تسهیل کند.
گروهی از دانشآموزان نمیخواهند به مدرسه بروند!
گویا با تاکید بر اینکه جریان همهگیری کووید-۱۹ از طرف دو گروه، جامعه آموزشی را در سطح جهان به چالش کشیده است، ادامه داد: گروهی از دانشآموزان که به دلیل عدم دسترسی افراد محروم به تکنولوژی و زیرساختهای حداقلی برای آموزش، از تحصیل بازماندهاند و گروهی دیگر که برخوردار از همه امکانات هستند؛ ولی نمیخواهند به مدرسه بروند! چون آموزش مدرسه و برنامههای درسی برایشان کسالتبار شده، امتحانها آنان را خسته کرده و در یک کلام، احساس میکنند که عمرشان بیجهت تلف میشود. برگرداندن این گروه نیز به مدرسه، معضل بزرگی است.
وی افزود: با دوبارهنگری در برنامهها و تجدیدنظر در روشهای آموزشی، میتوان امید داشت که درسهای ریاضی با جرح و تعدیل محتوا و روش و نحوه ارزشیابی و در قالب صورتبندیهای متفاوت، جان تازهای در کالبدش دمیده شود و دانشآموزان را جذب زیباییها، چالشها و کارآمدیهای انتزاعی و تجربی خود کند. برنامههای درسی در هر نظام آموزشی، بخشی از تاریخ آموزشیِ آن کشور است و زمانی که عمر مفیدشان به پایان برسد، منسوخ میشوند و منابع ارزشمندی برای تاریخنگاران آموزشی، برنامهریزان درسی ریاضی و پژوهشگران ریاضی و آموزش ریاضی خواهند شد.
استاد آموزش ریاضی دانشگاه شهید بهشتی به نقش ایجاد علاقه در آموزش ریاضی اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین بخشهای آموزش مدرسهای، ریاضی است. ریاضی عشق و علاقه میخواهد و یادگیریاش، زحمت دارد و پرچالش است. سخت است که شما در عالم انتزاع خودتان، این همه موضوع را یاد بگیرید. چگونه باید افراد را به ریاضی علاقهمند کرد؟ یکی از گروههایی که میتوانند برای یافتن پاسخ کمک کنند، دانشآموزان هستند که نظراتشان مهم است و لازم است که یکی از شریکان برنامه بهحساب آیند. آنها میخواهند ریاضیاتی را یاد بگیرند که زیستنشان را در جامعه به شدت در حال تحول جهانی، تسهیل کند.
کدام مباحث ریاضی برای نوجوانان جذاب است؟
دکتر گویا به اهمیت مبحث ریاضی محاسباتی و تفکر الگوریتمی اشاره کرد و توضیح داد: در سطح جهانی، یکی از بازنگریهایی که در برنامه درسی ریاضی لازم است که انجام شود، تغییر در همین جهت است. چرا که دنیا به سمت علوم داده، هوش مصنوعی، پردازش اطلاعات و حوزههای مشابه در حال حرکت است که برای نوجوانان بسیار جذاب است و نوجوانان برای یادگیری این نوع ریاضی، انگیزه قوی دارند.
وی با بیان یک نمونه، ادامه داد: وقتی یک نوجوان ۱۶ – ۱۷ ساله بالقوه میتواند اپلیکیشنی تولید کند و برای خودش کسبوکاری راه بیندازد، چرا با برنامههای حجیم و پراکنده و غیرمتمرکز، احساس کند که وقتش در مدرسه تلف میشود و از طریق ریاضی مدرسهای نمیتواند خواستهاش را برآورده کند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اهمیت آموزش تفکر الگوریتمی گفت: مدرسه و درسهای ریاضی، جای مناسبی برای آموزش «تفکر الگوریتمی» است که با آموزش الگوریتم، تفاوت دارد. دانشآموزان این نسل به سبب تجربهای که طی این دو سال کسب کردند، دیگر حوصله برنامههای تدوین شده برای آموزش حضوری ندارند. خیلی از آنها یاد گرفتهاند که چگونه یاد بگیرند و دیگر حتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه نیز رغبتی ندارند که نتیجه آن، باز هم کاهش بیشتر ورودیها به دانشگاه خواهد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص آمار حدود ۱۵ درصدی ورود دانشآموزان به رشته ریاضی در دبیرستان، توضیح داد: این آمار واقعی نیست و قابل تفسیر است. برای مثال اعلام شده درصد ورودی به رشته ریاضی حدود ۱۴.۸ است، ولی این عددها، بررسی بیشتری را میطلبند. مثلاً بخشی از دانشآموزانی که در دوره متوسطه، رشته ریاضی را انتخاب میکنند، در سال دوم تغییر رشته میدهند، چون که برخی از مدارس غیردولتی یا مدارس ویژه، شرط ورودشان انتخاب رشتههای غیر از علوم تجربی است! برای همین دانشآموزان وارد میشوند و سال دوم تغییر رشته میدهند.
وی ادامه داد: این تنها یک نمونه کوچک است، اما ضرورت بررسی درصد خروجیهای رشته ریاضی را نشان میدهد. یا این که بعضی از دانشآموزان وارد رشته ریاضی میشوند و بعد، تنها کنکور رشته زبان یا هنر را میدهند. همین این دو نمونه جزئی معلوم میکند که این آمارها، خیلی واقعی نیستند و لازم است که دقیقتر بررسی شوند.
گویا اظهار کرد: برنامههای درسی باید بیشتر به افزایش مهارتها و دانشها توجه داشته باشند، ولی به این موضوعات توجه نکرده و بیشتر به مباحث انتزاعی و غیرواقعی توجه میکنند و چون از متن و عکس و شکل در کتابها استفاده شده، این تصور بهوجود آمده که ریاضی کاربردی شده و برای مخاطب ملموس شده است.
انگیزه پایین دانشجویان دانشگاههای ایران
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به گزارش اخیری که در مورد رتبهبندی دانشگاهها منتشر شده، ضمن بیان اینکه دانشجویان دانشگاههای ایران در مرتبه پایینی از نظر میزان انگیزه قرار دارند، هشدار داد: آموزش عمومی و آموزش عالی، لازم است این مسئله را جدی بگیرند. زیرا دائم شاهد این مسئله هستیم که دانشجویان توانا و بیانگیزه در این ساختار آموزشی، به سال آخر دانشگاه که میرسند، میخواهند از کشور بروند و کسی نیز نمیتواند مانع آنها شود. آنها میخواهند بروند که بالندگی داشته باشند و ما نمیتوانیم آنان را از منظر علمی سیراب کنیم و تصور آینده شغلی و اجتماعی متناسب با توانشان را در آنها ایجاد کنیم. این مسئله یک بحران عمیق است که اتفاقاً، علاقهمندان به ریاضی و نخبگان آن، سهم قابل توجهی در این مهاجرتها را دارند.
از حضور فیزیکی دانشآموزان در مدرسه، به بیسلیقهترین شکل ممکن استفاده شد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه الان بیشترین زمان را صرف بازگشایی مدارس و دانشگاهها کردهاند، گفت: هدف از باز بودن دانشگاه و مدرسه کمک به زندگی اجتماعی دانشآموزان است. در حالی که به نظر من، از حضور فیزیکی آنان در مدرسه، به بیسلیقهترین شکل ممکن استفاده کردیم که برگزاری امتحانات محور آن بود. در حالی که کارکرد حیاتی مدرسه، توسعه و رشد مهارتهای زندگی اجتماعی دانشآموزان است. انصافاً اخیراً که دانشآموزان به مدرسه آمدند، چه کردیم و برای مدرسه چه طرح و برنامهای تدوین کردیم؟ در این مدت کوتاه که دانشآموزان به مدرسه برگشتند، چقدر از فضای باز مدرسه استفاده کردیم تا آنان را به کتابخوانی تشویق کنیم؟ چقدر با آنها دایرهوار نشستیم و گفتوگو کردیم؟ چقدر برای آنها داستان خواندیم و خاطرات دو سال گذشته آنها را شنیدیم؟
گویا با اشاره به تلاشهای معلمان برای تولید محتوا در دوران کرونا، گفت: معلمان تلاش زیادی کردند در این دوران تا فایل صوتی تهیه کنند، تولید محتوا کنند. کلاسهای ضمن خدمت به کلاسهای چگونگی استفاده از قلم نوری، تهیه پاورپوینت و … تبدیل شد. اینها معلمی نیست، اینها تکنیک هستند. معلمی رابطه عاشقانه تعاملی بین یاد دهنده و یادگیرنده است.
استفاده از رویکرد تلفیقی برنامه درسی STEM
این استاد دانشگاه به یک رویکرد تلفیقی در برنامه درسی اشاره کرد که تمرکز آن بر استفاده از «علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی» (STEM) در آموزش مدرسهای و دانشگاهی است و توضیح داد: اساس این رویکرد، تعریف یا تدوین چهار برنامه درسی برای چهار موضوع نیست؛ بلکه تلفیقشان از منظری عمیق و ابتکاری نوین است. این رویکرد به دلیل کمبود علاقهمند به این چهار حوزه که برای اشتغال در جامعه تکنولوژیک جدید بحرانزاست، بیش از یک دهه است که در جهان مورد توجه واقع شده است. ولی در ایران، کار چندانی جز تدوین چند پایاننامه یا رساله و نوشتن چند مقاله در این حوزه، عملاً کاری صورت نگرفته است. در حالی که تدوین برنامه با این رویکرد و آموزش معلمانی که مجری این نوع برنامه باشند، نیازمند سرمایهگذاری واقعی است.
وی در خصوص شیوه آموزش STEM توضیح داد: تمرکز این شیوه بر روی حل مسئله از طریق تلفیق آموزش مهندسی است که بر آموزش حل مسئله و طرح مسئله متمرکز است و با تفکر محاسباتی، تفکر الگوریتمی و استدلال دقیق در آموزش ریاضی پیوند خورده است، استدلال استقرایی را با علوم تجربی میآموزد و تکنولوژی را به مثابه بستر و ابزار یادگیری در نظر میگیرد. چنین رویکردی به برنامه درسی، به معنی تغییر برنامه است.
راهکارهای پیشنهادی برای احیای ریاضی مدرسهای
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص راهکارهای بهبود برنامههای آموزش ریاضی، توضیح داد: اولین راهکار من این است که آموزش «ریاضی، تکنولوژی، مهندسی، ریاضی» (STEM) را بفهمیم، بشناسیم و با ادبیات این حوزه آشنا شویم و برای این کار، شروع به طراحی و برنامهریزی کنیم.
وی دومین راهکار را «برنامهریزی بر اساس واقعبینی» عنوان کرد و ادامه داد: تنها با شعارزدگی و رویکردهای ایدئولوژیک و نیت خیر و اشتیاق فراوان و هر چه که به نظرمان خوب میآید، نمیتوان به برنامه درسی ریاضی منسجم، کارآمد، جذاب و قابل اجرا رسید که برای دانشآموز و معلم، قانعکننده باشد. برنامه برای خود اصولی دارد و اگر در آن تخصص و تجربه و شناخت و واقعبینی نسبت به زمان و مکان و مخاطب نباشد، همه آرزوهای خوب، در همان سطح دستنیافتنی باقی میماند و عملاً به نابودی ریاضی میانجامد.
گویا در خصوص سومین راهکار، توضیح داد: باید توجه داشته باشیم که مخاطب اصلی برنامه، دانشآموز است. همچنین بدانیم که در مهرماه که مدارس به وضع عادی برمیگردند، به این معنا نیست که با وضعیت مشابه دوران قبل از کرونا مواجه خواهیم شد. ضروری است که تغییرات دانشآموزان را طی دو سال آموزش مجازی بشناسیم و مطالعه کنیم.
این استاد دانشگاه در خصوص توجه به مخاطبان اصلی برنامه یعنی دانشآموزان، توضیح داد: لازم است برای بازنگری در برنامهها، مخاطب اصلی یعنی دانشآموزان و مجری برنامهها یعنی معلمان، مورد مشورت قرار گیرند.
وی تاکید کرد: با فشار آزمون و ایجاد ترس از کنکور و انواع روشهای بازدارنده و تجویزی، نمیتوان انتظار داشت که ریاضی از بحران نجات یابد و خطر کاهش بیشتر تعداد دانشآموزان ورودی به رشته ریاضی، کم نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: راهکار حل مشکل کنونی رشته ریاضی با راهکارهایی که در اوایل دهه ۶۰ برای افزایش متقاضیان رشته ریاضی به کار گرفته شد، متفاوت است. این دو مسئله ظاهر بیرونی یکسانی دارند، ولی خیلی با هم متفاوتند؛ چون ریشههای آنها متفاوت است. در آن زمان به دلیل کمبود شدید معلم ریاضی، امکان ورود به رشته ریاضی محدود بود، ولی در این زمان، ریاضی مدرسهای و دانشگاهی پس از رسیدن به یک قله، در حال سقوط است! یعنی اگرچه مسئله در هر دو صورت، کم بودن تعداد دانشآموزان در رشته ریاضی است، ولی در دهه ۶۰، شاهد افزایش تا رسیدن به وضعی مطلوب از طریق ایجاد زیرساختهای لازم بودیم و در قرن جدید، شاهد حرکت رو به پایین با شیب تند و منفی هستیم.
آیا دانش ریاضی دانشآموزان افت کرده است؟
دکتر گویا در پاسخ به این سوال که «آیا دانش ریاضی دانشآموزان افت کرده است؟»، توضیح داد: به نظر من، بخشی از چنین اظهار نظری، مغلطه و بخشی از آن سفسطه است. افت نسبت به چه چیزی است؟ نسبت به برنامه رسمی موجود؟ معیار سنجش این «افت»، مشخص نیست و لازم است که سنجه و معیاری برای بررسی هر موضوعی وجود داشته باشد.
وی افزود: کودکان حوصله برنامه موجود را ندارند. افرادی که این صحبتها را میکنند، صادقانه یک روز درس خواندن مجازی دانشآموزان را ببینند و بررسی کنند که آیا آنها، چیزی را که دوست ندارند، گوش میکنند یا آن را رها میکنند؟ کودکان با این نوع آموزش، ارتباط برقرار نمیکنند. ما نمیتوانیم و نباید که با همان روشهای تجویزی و تحمیلی قدیم، دانشآموزان را بسنجیم. اینها در فضای متفاوتی رشد کردهاند و چون با تکنولوژی بزرگ شدهاند، با آموزش فعلی زاویه گرفتهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به نهمین کنگره بینالمللی آموزش ریاضی در سال ۲۰۰۰ در ژاپن اشاره کرد و گفت: در این کنگره مطرح شد که ما نمیتوانیم ساعت و زمان را به عقب برگردانیم و اگر تعلل کنیم، با سرعت زیادی از دانشآموزان خود عقب میمانیم. این عقب ماندن فقط مختص معلمان نیست و تصمیمگیران اجرایی را هم شامل میشود.
آموزش ما در توهم اسطوره است
وی با بیان اینکه لازم است از آموزش اسطورهزدایی کنیم، گفت: آموزش ما در توّهم اسطوره است و اگر اسطورهزدایی کنیم و مبنا را واقعیت مکان و زمان قرار دهیم و با نیازهای آن آشنا شویم، متوجه میشویم که زندگی کودکان قرار نیست تکرار زندگی ما باشد.
گویا، تاکید کرد: باید به آموزههای دینی خود برگردیم و به گفته حضرت علی (ع) گوش جان بسپاریم و فرزند زمان خویش باشیم! هیهات که سیاستگذاران و تصمیمگیران، فرزندان زمان خویش نیستند، اما دانشآموزان که مخاطبان واقعی نظام آموزشی هستند، فرزندان زمان خود هستند و انشاءالله راه خودشان را پیدا خواهند کرد.
انتهای پیام